تحلیل و مروری بر رسوایی بزرگ فولکس واگن
فولکس واگن در سال ۲۰۰۷ هدف اصلی خود را تبدیل شدن به بزرگترین تولید کننده خودرو در جهان در سال ۲۰۱۸ عنوان کرده بود. این شرکت در مدت زمان ۲۰۰۹ تا به امروز همواره در زمرهی سه خودروساز بزرگ جهان بوده و در بازههایی از زمان نیز موفق شده بود تا به تنهایی در صدر و بالاتر از تویوتا و جنرال موتورز قرار بگیرد. اما اگر میخواهید به عظمت این شرکت آلمانی پی ببرید کافی است فقط نگاهی به زیر مجموعههای آن بیاندازید؛ آئودی، بنتلی، بوگاتی، لامبورگینی، سئات و اشکودا مهمترین برندهای فعال زیر پرچم فولکس واگن هستند.
اما اخیرا یکی از بزرگترین رسواییهای تاریخ در این شرکت رخ داد و سر و صدای بسیاری در محافل به پا کرده است. در این مقاله قصد داریم به مرور اتفاقات رخ داده و تحلیل عواقب آن برای فولکس واگن و صنعت خودروسازی بپردازیم.
شروع رسوایی
بررسی تعدادی از خودروهای دیزل فولکس واگن در سال ۲۰۱۴ توسط اتحادیه بینالمللی حمل و نقل پاک شروع این ماجرا بود. قوانین زیست محیطی و آلودگی در قبال خودروها در ایالات متحده سختتر از هر نقطهای از زمین است و خودروهای دیزلی فولکس واگن عموما به راحتی این تستها را پشت سر میگذاشتند. اتحادیهی مذکور به کمک دانشگاه ویرجینیا غربی در راستای یافتن سوختهای جایگزین و پاک اقدام به تست خودروها در شرایط واقعی کرد. اما مشکل از آنجا شروع شد که نتایج این بررسیها با نتایج آزمایشگاهی بدست آمده توسط گروه منابع هوایی کالیفرنیا تفاوت زیادی داشت.
جتا بین ۱۵ تا ۳۵ برابر و پاسات ۵ تا ۲۰ برابر آلودگی بیشتری نسبت به حد مجاز وارد هوا میکردند.
طبق گفتههای آرویند تیروونگدام از اعضای حاضر هنگام انجام آزمایشات، این گروه تعدادی از خودروهای دیزل فولکس واگن را در کنار بیامو X5 دیزل وارد جاده کرده و به بررسی آنها پرداختند. اما نکتهی عجیب آنجا بود که جتا بین ۱۵ تا ۳۵ برابر و پاسات ۵ تا ۲۰ برابر آلودگی بیشتری نسبت به حد مجاز وارد هوا میکردند. بیامو X5 نیز بدون مشکل تستها را پشت سر گذاشت. گمان نکنم بین مونیخ تا ولسفبورگ فاصله زیادی باشد؛ مدیران فولکس واگن حداقل میتوانستند با سفری کوتاه به مونیخ دلیل موفقیت بیامو را از مدیران این شرکت جویا شوند.
گروه موجود پس از مشاهدهی نتایج آزمایشات در ابتدا بدون تردید گفتند که نتایج اشتباه است و به بحث با یکدیگر در خصوص وجود مشکل در نحوهی انجام آزمایشات پرداختند. اما پس از انجام دوباره و سهبارهی آزمایشات به این نتیجه رسیدند که مشکلی بزرگ وجود دارد. خودروها در شرایط آزمایشگاهی نتایج خوبی از خود به جای میگذاشتند اما در شرایط رانندگی معمولی به معنای واقعی کلمه فاجعه بودند. آنها پس از مشاهدهی این تناقض به سرعت نرمافزار ماژول کنترل را به عنوان عامل این مشکل نشانه رفتند. نرمافزار این خودرو درست مانند تقلبی که پیشتر در عرصهی موبایل و توسط تعدادی از تولیدکنندگان برای بالا بردن نتایج بنچمارکها انجام شده بود، عمل میکرد. این نرمافزار به نحوی متوجه میشد که خودرو در حال تست در آزمایشگاه است و اعمال شرایط خاصی باعث کاهش شدید گازهای خروجی میشد. طبق گفتههای تیروونگدام این نرمافزار بسیار حرفهای طراحی شده بود و امکان نداشت که رانندگان و کارشناسان تغییرات نحوهی کارکرد خودرو را متوجه شوند.
اما پس از این اتفاق آژانس حمایت از محیط زیست آمریکا به همراه گروه منابع هوایی کالیفرنیا وارد قضیه شدند و پروندهای در این خصوص در ماه می ۲۰۱۴ تشکیل دادند. فولکس واگن نیز در همین زمان تمام تلاش خود را برای زیر سوال بردن نتایج دانشگاه ویرجینیا به کار برد. در دسامبر ۲۰۱۴ فولکس واگن اعلام کرد ۵۰۰ هزار خودرو دیزل در آمریکا را برای بهبود نرمافزارشان فراخوانی کرده است؛ اما مشکل چیزی نبود که با بروزرسانی نرمافزاری حل شود.
در جولای ۲۰۱۵ آژانس حمایت از محیط زیست آمریکا به همراه گروه منابع هوایی کالیفرنیا به نتیجهی جامع خود رسیدند و آن را به صورت زیر همگانی کردند:
در تعدادی از خودروهای دیزل فولک واگن نرمافزاری توسعه داده شده است که در شرایط خاص جنبههای به خصوصی از سیکل عملیاتی را بهبود میبخشد.
این اطلاعرسانی در حالی بود که فولکس واگن مشغول دریافت مجوزهای لازم برای فروش مدلهای ۲۰۱۶ خودروهای خود در ایالات متحده بود. پس از اعلام نظر نهایی سازمانهای مذکور مبنی بر غیر قانونی بودن فروش خودروهای دیزلی فولکس واگن، این شرکت در چند وهله تلاش خود را به کار برد تا نتایج اعلام شده را نقض و آنها را زیر سوال ببرد. اما در نهایت فولکس واگن اقرار کرد که با توسعهی نرمافزاری پیشرفته، نتایج آزمایشگاهی میزان آلودگی خودروهای خود را دستکاری میکرده است.
چه کسی خبر داشت؟
پس از افشای این قضیه سوالی که برای همگان پیش آمد این بود که چه تعداد از افراد از این مشکل باخبر بودند. بوش که یکی از شرکتهای دانش بنیان و تامین کنندهی اصلی قطعات خودرو است اعلام کرد که در سال ۲۰۰۷ پس از اطلاع از شروع روند طراحی نرمافزار مدیریت پیشرانه توسط فولکس واگن که اقدام به دور زدن آزمایشات میکند، به این شرکت هشدار داده بود که عمل آنها غیرقانونی و تبعات زیادی را در پی خواهد داشت. همچنین در سال ۲۰۱۱ دو تن از مهندسین حاضر در فولکس واگن اعلام کرده بودند که برای حل مشکلات پیشرانههای دیزلی موجود ۳۳۵ دلار برای هر خودرو لازم است که مدیران این شرکت با توجه به اعمال سیاستهای کاهش هزینه در آن زمان، پرداخت آن مبلغ را راهحل مناسبی ندانستند و به جای آن اقدام به تقلب در نتایج کردند!
پسلرزهها
اولین اتفاقی که در پی این حادثه افتاد و همگان انتظار آن را میکشیدند، توقف فروش تمامی ۲۰ محصول دیزل فولکس واگن بود. البته این تازه شروع ماجرا بود. در ایالات متحده دهها سازمان مختلف وجود دارد تا انواع آزمایشات را روی محصولات ورودی انجام داده و آنها را از هر جنبهای بررسی کنند تا هیچ تناقضی با قوانین این کشور نداشته باشند. اما لازم به ذکر است که صدها سازمان مختلف نیز وجود دارد تا در صورت بروز چنین مشکلاتی وارد قضیه شده و به قول معروف پوست تولیدکنندگان را بکنند.
اولین سازمانی که نسبت به این قضیه عکسالعمل نشان داد، دپارتمان حقوقی ایالات متحده بود که اقدام به باز کردن پروندهای جنایی در این خصوص کرد؛ خدا میداند چه رایی صادر خواهد شد. اما سازمان محیط زیست تک تک ایالتهای آمریکا نیز بلافاصله شروع به ارائهی شکایت خود کردند. وکلای فولکس واگن روزهای شلوغی را سپری میکنند. تا کنون ۳۴۰ شکایت از سازمانهای مختلف نسبت به فولکس واگن فقط در ایالات ثبت شده است.
ما گند زدیم!
فولکس واگن پس از مشاهده جو به وجود آمده، توسط مدیر بخش آمریکای شمالی خود به عذر خواهی رسمی پرداخت و وی با عبارت ما گند زدیم! عمق فاجعه را نشان داد. اما ظاهرا این اعتراضات نه تنها تمامی نداشتند بلکه روز به روز در حال افزایش بودند. بالاخره هیئت مدیرهی فولکس واگن تصمیم خود را گرفتند و قربانی این قضایا کسی نبود جز مدیرعامل این شرکت مارتین وینترکورن. وی همان شخصی بود که با اعمال سیاستهای خود فولکس واگن را به برترین تولیدکنندهی خودرو در جهان تبدیل کرده بود. فشار هیئت مدیره باعث شده تا وینترکورن پس از انتشار ویدیوی رسمی و عذرخواهی در آن، استعفای خود را اعلام کند.
وی در متن استعفای خود نوشته بود:
من از اتفاقات چند وقت اخیر بهت زده شدم. باورم نمیشود که در گروه فولکس واگن و آن هم در این حجم، خطا صورت گرفته است. اتفاقات افتاده و مشکلات به وجود آمده را به گردن میگیرم و از هیئت مدیره خواهشمندم با استعفای من موافقت کنند. میخواهم با استعفایم مسیر را برای شروعی دوباره باز کنم. فولکس واگن همواره در قلب من بوده و خواهد بود.
پس از استعفای وینترکورن هیئت مدیرهی فولکس واگن ماتیاس مولر مدیر عامل پیشین پورشه را به جای وی برگزیدند. مولر ۴۰ سال گذشته را در گروه فولکس واگن سپری کرده و بیشتر در بخش آئودی مشغول به کار بوده است.
اما خروج وینترکورن تنها تغییر انجام گرفته در گروه فولکس واگن نبود. هاینس جاکوب نوسر، اُلریخ هاکنبرگ و ولفگانگ هاتز، مدیران تحقیق و توسعهی فولکس واگن، آئودی و پورشه نیز به سمت دربهای خروجی شرکت هدایت شدند.
اما پاسخ اصلی فولکس واگن چه خواهد بود؟ این شرکت قطعا نمیتواند با اخراج مدیران بخشهای مختلف مشکلات موجود را حل کند. ماتیاس مولر مپیر عامل جدید این شرکت اعلام کرد ۱۱ میلیون خودرو دیزل این شرکت به زودی در سرتاسر جهان برای تعمیر فراخوان خواهند شد. این میزان از فراخوانی با اختلاف، بزرگترین فراخوانی تاریخ لقب خواهد گرفت. تعمیر بیش از ۱۱ میلیون خودرو در سرتاسر جهان امری فوقالعاده سخت است که نیاز به مدیریت بالایی دارد. لازم به ذکر است ۲.۱ میلیون آئودی و ۱.۲ میلیون دستگاه اشکودا نیز به نرمافزار متقلب مجهز بودند که نیاز به فراخوانی دارند. اخیرا نیز فولکس واگن برای انجام فراخوانی خود دست کمک به سوی دایملر، یکی از تولیدکنندگان بزرگ خودرو در آلمان و شرکت مادر مرسدس بنز، دراز کرده است.
فولکس واگن اخیرا گزارش مالی سه ماهه سوم خود را منتشر کرده که نتایج آن اسف بار است. پیش از ارائهی این گزارش لازم به ذکر است که طی ۱۵ سال اخیر بزرگترین خودروساز آلمان هیچگاه فصلی را با ضرر به پایان نرسانده بود. اما در سه ماهه سوم سال ۲۰۱۵ فولکس واگن ضرر ۱.۹ میلیارد دلاری را تجربه کرده است. قطعا مشکلات مالی بزرگترین اسپانسر تیم ولسفبورگ برای آنها نیز بسیار ناخوشایند خواهد بود.
به تصویر کشیده شدن افشاگری
اخیرا لئوناردو دیکاپریو بازیگر و تهیه کنندهی مطرح سینمای هالیوود حق ساخت فیلمی در این رابطه را خریداری کرده است. به زودی و در آیندهی نزدیک شاهد آغاز مراحل ساخت این فیلم خواهیم بود. این حرکت دیکاپریو نشان از اهمیت به سزای موضوع رسوایی فولکس واگن دارد.
تاثیر بر بازار و صنعت خودرو
حال فرض کنیم که فولکس واگن تمامی خودروها را فراخوانی کرده و مشکلات آنها را حل کند. آیا این داستان تمام خواهد شد؟ قطعا پاسخ این سوال خیر است.
در حال حاضر سازمانهای محیط زیست سراسر دنیا اقدام به بررسی انواع مختلفی از خودروها چه نمونه بنزینی و چه دیزلی کردهاند که از صحت نتایج آنها اطمینان کسب کنند. این خبر باعث شده است تا خریداران در حال حاضر از خرید محصولات جدید منصرف شوند و تا پایان نتیجهی نهایی این بررسیها منتظر بمانند. به همین دلیل بازار خودرو وارد رکودی شده است که کاهش فروش محصولات سایر شرکتها را به همراه داشته است.
اما مشکل اصلی خدشه دار شدن نام فولکس واگن است. پیشتر محصولات آلمانی به مهندسی دقیق خود شناخته میشدند، اما با مشکلات وجود آمده فولکس واگن و آئودی تا سالها تحت تاثیر این اتفاقات کاهش فروش را تجربه خواهند کرد. فولکس واگن از هم اکنون با راهاندازی وبسایتها برای اطلاعرسانی و ارائهی تسهیلات مختلف برای مشتریان خودروهایی که قربانی این تقلب شدهاند، سعی دارد تا دل آنها را مجددا بدست بیاورد. اما مطمئنا این موضوع به این سادگی حل نخواهد شد.
طبق محاسبه اولیه هزینه فراخوانی و حل مشکلات به وجود آمده ۸۶ میلیارد دلار خواهد بود
طبق محاسبهی اولیه، هزینهی فراخوانی و حل مشکلات به وجود آمده ۸۶ میلیارد دلار خواهد بود. با توجه به کاهش شدید فروش محصولات فولکس واگن، این مبلغ قطعا کمر خودروسازهای ولفسبورگ را خواهد شکست؛ آن هم در زمانی که این شرکت سعی داشت تا با کاهش هزینهها سود عملیاتی خود را افزایش دهد. با فشارهای دولتهای مختلف به خصوص آلمان و ایالات متحده و توقف فروش محصولات فولکس واگن، این شرکت راه گریزی نخواهد داشت. مطمئنا مدیریت فوقالعاده آلمانیها در شرایط بحرانی گره گشای مشکلات خواهد بود، اما شرایط به وجود آمده برای بزرگترین خودروساز جهان بسیار بحرانی است و حل آن نیازمند چیزی شبیه به معجزه خواهد بود. با توجه به مسائل عنوان شده احتمال تغییرات گسترده در این شرکت اعم از فروش برندهای زیرمجموعه وجود دارد.
نکتهی جالب اتفاقات اخیر عکسالعمل دولت آلمان در قبال بزرگترین تولیدکنندهی خودروی خود بوده است که بدون هیچ گونه ملایمتی، شدیدترین رفتارها را در برابر فولکس واگن از خود نشان داده و پیش از سایر کشورها فروش محصولات این خودرو را ممنوع کرده و به این شرکت برای ارائهی راه حل مشکلات به وجود آمده مدت ۱۰ روز ضربالعجل داده است.
آیا همواره پشتیبانی از شرکتهای مقصر راه اصلی نجات صنعت است؟ و یا گاهی مانند پدری دلسوز کشیدن گوش فرزندان نیاز است؟