عجایب هفتگانه طبیعی دنیا ؛ هنرنمایی خالق بیهمتا بر پیکرهی زمین
بنیاد عجایب هفتگانه لیستی جدیدی از عجایب هفتگانه طبیعی در جهان را منتشر کرده است. این عجایب هفتگانه طبیعی برحسب رای ۵۰۰ میلیون بازدیدکننده و مردمان همین کرهی خاکی انتخاب شدهاند و قطعا نظر این همه شخص نمیتواند اشتباه و یا دور از باور باشد. با گجت نیوز همراه شوید.
عجایب هفتگانه طبیعی دنیا
گرند کنیون (The Grand Canyon)
گرند کنیون درهای است که میان آن رود کلرادو قرار دارد و در ایالت آریزونای آمریکا واقع شده است. بخش بزرگی از گرند کنیون در پارک ملی گرند کنیون قرار دارد که یکی از اولین پارکهای ملی در آمریکا است. طول گرند کنیون ۲۷۷ مایل (حدود۴۴۶ کیلومتر) و پهنای آن تا ۱۸ مایل (حدود ۲۹ کیلومتر) است و عمق آن ۱ مایل (۱٫۸ کیلومتر) است. این دره احتمالا ۲ میلیارد سال پیش و با فرسایش سنگها توسط رود کلرادو به وجود آمده است. پیش از مهاجرت اروپاییان، این دره محل زندگی بومیان آمریکایی بوده است. نخستین اروپایی که به دره گرند کنیون رسید، فردی اسپانیایی به نام گارسیا لوپز دکاردناس است که در سال ۱۵۴۰ میلادی به این دره رسید. جالب است بدانید که هنوز هم در حدود ۵۰۰ سرخپوست در گرند کنیون زندگی میکنند. گرند کنیون از جاذبههای بزرگ گردشگری در آمریکا است به ویژه چشماندازهای کناره جنوبی آن که بسیاری از گردشگرها و طبیعتگردها را میتوان در آنجا پیدا کرد. اما این شاهکار طبیعت مکانهای بسیار آرامی نیز در دل خود جای داده است که کمتر کسی به سراغ آن میرود.
شفق قطبی (Aurora)
این پدیدهی طبیعی را ما امروزه شفق قطبی (Aurora) یا نور قطب شمال مینامیم. این نورهای رنگین، بیشتر در آسمان عرضهای جغرافیایی شمالی و حتی در شرایط نه چندان مساعد جوی نیز از حوالی مکزیک و فلوریدا قابل رویت هستند. جوامع گوناگون این پدیده را به شکلهای مختلف توضیح دادهاند. بومیان آلاسکا تصور میکردند این نورهای رنگی، روح گوزنها، ماهیها، نهنگها و سایر حیواناتی هستند که شکار کردهاند. بومیان آمریکای شمالی میپنداشتند این درخشش، ناشی از نور مشعل غولهایی است که در شمال زندگی میکنند. در قرون وسطی، اروپاییان گمان میکردند این نورهای سوسوزننده، پیامی از جانب خدا هستند. بسیاری از افراد تصور میکردند این نورها نتیجهی نبرد ارتشها در بهشت هستند و از یک فاجعهی قریبالوقوع خبر میدهند. عجایب هفتگانه طبیعی
اما گذشته از همه این افسانهها، تحقیقات علمی در مورد سپیده قطبی از قرن 18 میلادی آغاز شد و در طول این سالها نظریهها در مورد این پدیده طبیعی به تدریج کامل شد. نظریههایی که از انتشار تعداد رصدهای شفق قطبی، تهیه نقشه فراوانی شفق در مناطق مختلف کره زمین، ثبت زمان وقوع این پدیده، اندازهگیری فاصله وقوع شفق از سطح زمین و … آغاز شد و به بیان تئوریهایی در مورد چرایی این پدیده انجامید. کریستین بیرکلند نروژی از نخستین افرادی بود که با یک آزمایش علمی پدیده شفق قطبی را شبیهسازی کرد. بیرکلند یک توپ مغناطیسی را که نماد زمین است در یک جعبه شیشهای خلا آویزان کرد و پرتوهای الکترونی را به آن تاباند. او از این آزمایش نتیجه گرفت که یک دسته پرتو الکترونی که در مسیر راست به طرف زمین میآیند به دو قطب مغناطیسی آن متمایل میشوند و دو حلقه نورانی در قطبها به وجود میآورند.
آزمایش بیرکلند این تئوری را پدید آورد که شفق قطبی هم میتواند از راهی مشابه این به وجود آید؛ الکترونها از لکههای خورشیدی سطح خورشید خارج میشوند و به سمت زمین میآیند و توسط میدان مغناطیسی زمین به طرف نواحی قطبی هدایت میشوند و شفق مرئی را ایجاد میکنند. این تئوری به مرور توسط محققان دیگر تکمیل شد.عجایب هفتگانه طبیعی
پاریکوتین (Parícutin)
آتشفشان پاریکوتین، آتشفشانی از نوع مخروط خاکستر به ارتفاع ۴۲۴ متر است که در مکزیک در آمریکای شمالی قرار دارد. این آتشفشان در سال ۱۹۴۳ در دهکدهای به نام پاریکوتین شروع به فوران کرد و فوران آن تا سال ۱۹۵۲ ادامه یافت. در نتیجهی این رویداد، دانشمندان توانستند برای نخستین بار چرخهی کامل زندگی یک آتشفشان را از تولد تا مرگ از نزدیک مطالعه کنند. همین موضوع سبب شد تا نام پاریکوتین در زمان فعالیتش در فهرست عجایب هفتگانهی طبیعی نیز ثبت شود. عجایب هفتگانه طبیعی
باگذشت یک سال ارتفاع مخروط آتشفشان به ۳۳۴ متر رسیده بود و تا اوت ۱۹۴۴، بیشتر قسمتهای دو دهکده پاریکوتین و سانخوان در زیر خاکستر و گدازه مدفون شده بود و تنها دو برج بلند کلیسا در سانخوان از زیر گدازهها بیرون مانده بود. فورانهای آن باعث وقوع رعد و برق و کشتهشدن سه نفر بر اثر برخورد صاعقه به آنان شد. فورانهای پاریکوتین تقریبا ۹ سال به درازا انجامید و در این مدت جریانهای گدازه به حجم ۱.۴ کیلومتر مکعب منطقهای به وسعت ۱۰ مایل مربع را پوشاند. ۶ ماه پس از پیدایش آتشفشان از میزان فورانها به نحو چشمگیری کاسته شده و انفجارهایی شدید جایگزین آن شد. آخرین فوران پاریکوتین در سال ۱۹۵۲ روی داد و پس از آن این آتشفشان به یک آتشفشان مرده تبدیل شد.
آبشار ویکتوریا (Victoria Falls)
در سال ۱۸۵۵، دیوید لیوینگاستون، پزشک بریتانیایی، این آبشار را کشف کرد و به افتخار ملکه ویکتوریا نام آن را ویکتوریا نهاد. محلیها به این پدیدهی خلقت «Mosi-oa-Tunya» (مهای که میغرد) میگفتند و از نزدیک شدن به آن وحشت داشتند. لیوینگاستون اولین اروپایی بود که موفق به عبور از جنوب تا شمال قارهی سیاه (قارهی آفریقا) شده است. او و گروهش که راهی این سفر شده بودند، ۳۰۰ نفر از جنگجویان یکی از قبایل آفریقایی همراهی میکردند، اما از میان آنها، تنها دو نفر شهامت نزدیک شدن به ویکتوریا را داشتند. یکی از سرگرمیهای جالب در آبشار ویکتوریا که بسیاری از گردشگران از آن بیاطلاعاند، استخری طبیعی به عرض ۱۰ متر است که درست در کنار یک صخره و در نزدیکی جزیرهی لیوینگاستون قرار دارد و راه باریکهای آن را از پرتگاه عمیقی جدا میسازد. تعجبی ندارد که این مکان را استخر شیطان مینامند. گردشگرانی که فرصت شنا کردن در این استخر را پیدا میکنند، شدت فشار آبی را که از ارتفاع ۱۰۰ متری به پایین میآید در همان نزدیکی احساس میکنند.عجایب هفتگانه طبیعی
این استخر در فصلهای پر آب بسته است، چون ممکن است گردشگران در اثر فشار آب به درون پرتگاه کشیده شوند. ویکتوریا بلندترین آبشار جهان نیست و نمیتوان ارتفاع ۱۰۰ متری آن را با آبشار بلند انجل (tall Angel) ونزوئلا که ۹۷۹ متر ارتفاع دارد مقایسه کرد. کسانی که تمایل به پرش دارند، طنابی ارتجاعی به خود میبندند تا با پریدن به سمت پایین لذت یک سقوط آزاد استثنایی را تجربه کنند. طناب تا نزدیکی آب کش میآید و پس از اینکه دهها بار عقب و جلو رفت، در نهایت، فرد را به سمت بالا میکشند. عجایب هفتگانه طبیعی
خلیج گوانابارا (Guanabara Bay)
این خلیج زیبا در جنوب غربی برزیل واقع شده است و توسط جنگلهای گرمسیری، سواحل ماسهای، صخرههایی با اشکال عجیب و بلندیهای کوهستان «سرا دو مارل» (Serra Do Marl) احاطه گردیده است. شهر ریودوژانیرو در همسایگی این خلیج قرار گرفته است. این مکان در اول ژانویه 1502 توسط یک کاوشگر پرتغالی به نام گاسپار دلموس کشف شد که نام ریو دو ژانیرو (رودخانه ژانویه) را به آن داد چرا که تصور میکرد این یک رود بزرگ است. نام گوانابارا از زبان توپی- گوارانی «Tupi-Guarani» گرفته شده است.خلیج گوانابارا زمانی زیست بومی بسیار غنی و گوناگون داشت اما طی چند دههی گذشته، فرآیند شهرنشینی موجب تخریب محیط زیست این خلیج زیبا شده است. خوشبختانه بهدلیل برگزاری مسابقات المپیک در ریو، دولت برای احیای این ناحیه نیز تلاشهای بسیاری انجام داد. اگرچه هنوز هم تردیدهایی مبنی بر موفقیتآمیز بودن برنامه پاکسازی این منطقه وجود دارد، اما مردم اینجا و زیستشناسان، امید بسیاری به احیای خلیج گوانابارا دارند. عجایب هفتگانه طبیعی
دیواره بزرگ مرجانی (Great Barrier Reef)
دیواره بزرگ مرجانی استرالیا مجموعه عظیمی از صخرههای مرجانی است که در شرق کشور استرالیا و در اقیانوس آرام قرار گرفتهاند که این دیواره بزرگ مرجانی بزرگترین مجموعه صخرههای مرجانی در دنیا به شمار میآید. این مجموعه بزرگ، شامل بیش از سه هزار صخره و 900 جزیره مختلف است که به صورت نواری در در دریای کورال در شرق ایالت کوئینزلند کشیده شدهاند و در مجموع بیش از سیصد هزار کیلومتر گستردگی و ۲۶۰۰ کیلومتر طول دارند. بیشتر مساحت این مجموعه در قالب یک پارک ملی دریایی از سوی دولت استرالیا حفاظت شدهاست. دیواره بزرگ مرجانی از جاذبههای گردشگری استرالیاست و یکی از نمادهای کوئینزلند به شمار میآید. شهرهای تانزویل، کنز و مکای از شهرهایی هستتند که برای دیدن صخرههای مرجانی مورد استفاده گردشگران قرار میگیرند. این مجموعه در سال ۱۹۸۱ در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدهاست.
قله اورست (Mount Everest)
کوه اورست بخشی از رشتهکوه هیمالیا در بخشهای مرکزی آسیا و شمال شبهقارهی هند است. ۳۲۵ میلیون سال پیش، این منطقه در عمق یک دریای قدیمی قرار داشته است. سپس ۶۰ میلیون سال پیش، صفحهی تکتونیکی (Tectonic Plate) هند شروع به حرکت به سوی شمال کرد و به سوی صفحهی اوراسیا رفت. همین موجب شد که در محل برخورد دو صفحه، زمین شکسته شود و رو به بالا حرکت کند. ۲۵ میلیون سال پیش این بالارفتگی زمین در نهایت رشتهکوه هیمالیا را تشکیل داد. بالا رفتن و افزایش ارتفاع این رشتهکوه هنوز هم ادامه دارد. اورست، در نیم میلیون سال گذشته، بلندترین قلهی هیمالیا بوده است. اولین تلاشها برای صعود به این قله، توسط کوهنوردان بریتانیایی در دهه ۱۹۲۰ انجام شد.
اما اولین صعود موفقیتآمیز به قله اورست را ادموند هیلاری اهل نیوزلند و تنزینگ نورگای اهل شرپا (بومی کوهپایههاى جنوبى هیمالیا) در سال ۱۹۵۳ رقم زدند.امروزه، فتح قلهی اورست غیرممکن نیست اما برای دستیابی به این هدف، بایستی دارای فیزیک بدنی کاملا آماده بوده و خطرات بالای صعود را نیز به جان خرید. با این حال فتح قله اورست، هنوز هم کار بسیار بزرگی محسوب میشود. عجایب هفتگانه طبیعی