baznashr

گیم شات: نقد و بررسی فیلم Imperium

on .

هنگامی که برایِ اولین بار پوستر فیلم Imperium را دیدم، تصورم این بود که احتمالا با یک فیلمِ پلیسی/جنایی طرف خواهم بود که محورِ بازیگریِ آن حتما «دانیل رادکلیف» (Daniel Radcliffe) است، بازیگری که تلاش می‌کند تا از زیر سایه‌یِ نقشِ خود در سریِ «هری پاتر» (Harry Potter) بیرون آید. این بار نیز با بازی در یک فیلمِ پلیسی، سعی دارد تا نقشی جدی را در اثری جدی‌تر ایفا کند. جدا از حضور وی و تاثیرِ آن در مورد توجه بودنِ فیلم، اثر ظاهرا قصدش پرداختنِ به لایه‌ای عمیق‌تر از یک عنوانِ جنایی/پلیسی است. با نقد و بررسی فیلم Imperium با گیم شات همراه باشید.

فیلم دقیقا همانطوری که حدس می‌زدم حولِ نقشِ «نیت فاستر» (Nate Foster) با بازیِ «رادکلیف» می‌چرخد. بازیگر اما برخلافِ انتظار گویا همچنان با تیپیِ نظیرِ «هری پاتر» آن را آغاز می‌کند. مامورِ پلیسی تقریبا سر به زیر، آرام و بی آزار که سرش تویِ کارِ خودش است و همکارانِ وی نیز گاها او را مورد تمسخر قرار می‌دهند. جنبه‌یِ این کنتراست و جدا بودنِ «نیت» از سایرِ همکارنش، علاوه بر اینکه از رفتارهایِ شخصیتیِ وی نشات می‌گیرد، تا حدی ناشی از فیزیک و تیپِ بازیگر نیز هست. به گونه‌ای که منِ مخاطب کاملا درمی‌یابم «رادکلیف» مانندِ پسربچه‌ای کوچک جسته میانِ همکارانِ بزرگسالش گیر کرده است. این جنبه از شخصیت تنها نقطه‌ای برایِ معرفیِ وی محسوب می‌شود که بدانیم آدمِ محوریِ فیلم اساسا چه تیپی است.

کسی که مدام پشتِ میز نشین است، برایِ خودش آهنگ گوش می‌دهد، سرش در کارِ خودش است و البته چند آدرسِ جانبیِ دیگر مانند ضریبِ هوشیِ بالا که از زبانِ همکارش «آنجلا» (Toni Collette) گفته می‌شود. تمامیِ اینها ابدا پرداختی برایِ درک و ساختنِ جنبه‌هایِ شخصیتیِ «نیت» نیست، بلکه تنها نوعی مقدمه چینی است برایِ منِ مخاطب تا مجاب شوم چنین فردی با چنین ویژگی‌هایی، کیسِ خوبی برایِ یک پرونده‌ی مخفی است. پرونده‌ای که ظاهرا ویژگی‌هایی دارد که با جنبه‌هایِ شخصیتیِ «نیت» همخوانی دارد. اما فیلم Imperium چه مقدار در پرداخت و ساختنِ این مقوله موفق است؟

فیلم Imperium

فیلم در ابتدا خیلی سریع از معرفی و پرداختِ جنبه‌هایِ شخصیتیِ آدم محوری‌اش عبور می‌کند. پیش از اینکه «نیت» را در یابیم، باید مدام از خود سوال کنیم که چرا او، کسی که از هیجان و ماموریت‌هایِ میدانی به دور است، یکباره تصمیم می‌گیرد به عنوانِ ماموری مخفی وارد یک پرونده خطرناکِ تروریستی/نژادپرستی شود. دقیقا چه جنبه‌ای از شخصیتِ وی او را به حرکت در می‎آورد؟ شجاع است؟ فیلم در ابتدا جنبه‎ای از شجاعت و نترس بودنِ آن را به ما نشان نداده که هیچ، بلکه او را کاملا آرام و سر به زیر معرفی کرده. بدتر از آن، همکارش چرا تصور می‌کند که وی فردِ مناسبی برایِ این کار است؟ این «چه»ها مدام در ذهنِ مخاطب نقش می‌بندد، چیزی که انتظار می‌رفت فیلم Imperium کمی بیشتر رویِ آن کار می‌کرد. فیلم اما ظاهرا می‌خواهد که این سوالات را نپرسیم، چند سکانسِ فرمایشی از تحقیقاتِ سخت‌کوشانه‌یِ «نیت» به ما نشان می‌دهد که کتابهایِ فراوانی را خوانده تا باور کنیم پیگیریِ پرونده برایِ وی جدی است. «چرا»یش اما در فیلم پرداخته نشده است. حتی رئیس و بالا دستی‌هایِ وی از جمله «آنجلا» نیز کارکردی درست در فیلم نداشته و لفظِ مقوا دقیقا برازنده‌یِ آنان است. با این فرض، بنابراین فیلم حتما حرفِ مهم و جدی‌اش را می‌خواهد زمانی بزند که «نیت» وارد پرونده شده و از این پس جریانات و روی‌دادهایِ درونِ پرونده است که نقطه تاکید فیلم خواهد بود.

فیلم Imperium با یک جمله از «هیتلر» شروع می‌شود: «کلمات هستند که پل‌ها را به سویِ دنیاهایِ ناشناخته می‌سازند». ربطِ این جمله و تاکید بر رویِ قسمتِ «کلمات» دقیقا کجایِ فیلم کارکردی منطقی دارد؟ هیچ کجا. فیلم تنها با این جمله از جنس همان جمله‌هایِ نیچه‌گون می‌خواد آدرس دهد که حرف مهمی برایِ گفتن دارد. تصاویرِ شبه مستندی که از جریاناتِ نژادپرستی و سفیدپوستانِ افراطی که در سکانسهای ابتدایی به ما نشان داده می‌شود، به شدت از نظر ساخت و نمایش، پروپاگاندایی می‌نماید. این موضوع و مضمون، یعنی مقوله نژادپرستیِ سفید پوستانِ آمریکایی طوری به مخاطب نشان داده می‌شود که همه‌ی ما در همان دقایقِ ابتدایی، طرفِ آدم بدها را سریعا پیدا کرده و مقابلشان گارد می‌گیریم.

فیلم Imperium

آدم بدهایِ فیلم Imperium نژادپرست‌هایی هستند که افکار و رفتارشان ریشه در مکاتبی نظیرِ هیلتر، نازی‌ها و آریایی‌هایِ نژادپرست، ضدِ یهود و ضد سیاه‌پوستان دارد. تمامیِ آدرسها، نمادها، نشانه‌ها، چه در طراحیِ سکانسها و چه در نوعِ لباس پوشیدنِ گروههایِ نژادپرست و به طورِ کلی‌تر در تمامیِ کدهایی که فیلم به ما می‌دهد کاملا مشهود است. مشکلِ اول من با فیلم همین است. چرا به جایِ اشاره و بازنمایشِ واضحاتِ تاریخی و مستند، این مقوله را از طریقِ کنش و واکنش میانِ شخصیت‌ها نساخته است؟ ساختارِ سستِ شخصیتیِ «نیت» نیز دقیقا از همینجا شروع می‌شود. به جایِ اینکه شاهد درگیری و چالشِ میانِ «نیت» و این افکارِ نژادپرستانه و همچنین تاثیر این افکار بر وی باشیم، مدام صحنه‌ها و سکانس‌هایِ مستندوار را تماشا می‌کنیم.

فیلم Imperium به جایِ اینکه از طریقِ «نیت» و واکنشِ وی در مقابلِ افکارِ نژادپرستی که ظاهرا ربطی هم به جنبه‌ای از شخصیتِ خودش نیز دارد، فقط آدرس و کد می‌دهد. انتظار اما این بود که فیلم از طریقِ شخصیتِ اصلی و کنشِ آن واردِ موضوع می‌شد. مثلا سکانسی که دوستِ سیاه‌پوستِ «نیت» وی را در راهپیماییِ نژادپرستان می‌بیند، او مجبور می‌شود برایِ حفظِ پوشش خود و لو نرفتن، به دوستش توهینِ نژادی بکند. ما نیز می‎بایست بعد از این اتفاق کمی درونِ شخصیت «نیت» رفته و از این طریق حسِ بدی نسبت به نژادپرستی و گروهایِ افراطی پیدا می‌کردیم. حسِ نفرت و انزجارِ «نیت» نسبت به یک توهینِ نژادپرستی، باید تبدیل به آنتی‌پاتیِ مایِ مخاطب نسبت به نژادپرستی می‌شد، که متاسفانه نشد. فیلم Imperium در این زمینه حسابی کم کاری کرده است.

مشکل دومِ فیلم این است که در پرداخت و ساختِ آدم بدهایش نیز ضعیف عمل می‌کند. فیلم به جایِ کاویدن و بررسیِ علتِ تفکرِ نژادپرستی و تصعب‌آمیز بودنِ آن، فقط چند سکانسِ پروپاگاندایی از جنسِ مستند به ما نشان می‌دهد و سپس درونِ فیلم تنها آدمهایی را می‌بینیم که عینا مشابه آن تصاویرِ مستندگونه بازسازی شده‌اند، آن هم تنها در نوعِ لباس پوشیدن، لحنِ حرف زدن و رفتارهایِ تیپ‌گونه و نه کنش‌ها و اکت‌ها. خشونت، تعصب، جنون و دیوانگی را خیلی کم عمق و ضعیف در آدمهایِ بدِ فیلم Imperium می‌بینیم. «اندرو» آن شخصِ قوی هیکل و ریشو را به یاد آورید. اصلا باورتان می‌شود که او تفکرِ نژادپرستی دارد؟ در اغلب مواقع ساکت، آرام و حتی متین است، بعضا کمیک می‌نماید! فقطِ تیپِ نژادپرستی دارد ولی رفتار و کنشی نژادپرستی؟ ابدا.

فیلم Imperium

فیلم حتی در واکاویِ این موضوع نیز یک جانبه به قاضی می‌رود. به جایِ کاویدن و نشان دادنِ چراییِ نژادپرست بودن و تفکرِ نژادپرستیِ آدم بدهایِ قصه، فقط از ما می‌خواهد که باور کنیم چنین افرادی فقط و فقط به خاطرِ ادا و اطوارهایِ رفتاری‌شان، متعصب و دیوانه هستند. سکانسی که «نیت» پس از ورود به دار و دسته‌یِ نژادپرست‌ها، با یکی از اعضایِ کم سن و سال صحبت می‌کند، در می‌یابیم که وی خاطره‌ای بسیار بد از رفتارِ خشنِ سیاه پوستان در مقابلِ دوستِ ایرلندیِ خودش داشته و احتمالا علتِ این میزان نفرت از سیاه‌پوستان و تعصبِ وی از همینجا نشات می‌گیرد. فقط همین یک سکانس در فیلم وجود دارد، که آن هم به شدت ضعیف پرداخت شده و با نورپردازیِ بسیار بد و نمایِ تاریک درونِ کوچه خلوتی، حسی تولید نمی‌کند. به لحاظِ پرداخت باید شاهد سکانسهایِ بیشتری از این جنس می‌بودیم که کمی هم درونِ آدم بدهایِ قصه رفته و آنها را درک می‌کردیم. شاید می‌پرسید چرا؟

سکانسِ آخری که فیلم با آن بسته می‌شود را به یاد آورید. همان پسرِ کم سن و سال را داریم که اکنون رو به رویِ دانش آموزانی ایستاده و از پشیمانیِ خودش سخن می‌گوید. از این می‌گوید که در تمامِ این مدت قربانی بوده. تاکید رویِ «قربانی بودنِ» این آدمِ نژادپرست از دیدگاهِ کارگردان، یعنی حسِ سمپاتی داشتن نسبت به آن. آیا فیلم در این زمینه کاری کرده است؟ چگونه باید حسی دلسوزانه نسبت به این فرد پیدا می‌کردیم تا قربانی بودنش را باور کنیم؟ چگونگیِ قربانی بودنِ این شخص و چگونگیِ طی شدنِ مسیر ندامتِ وی، دقیقا کجاهایِ فیلم پرداخت شده است؟ آیا فیلم Imperium آنقدر در شناساندنِ نژادپرستان و بررسیِ علت تفکر و مسئله‌شان قوی عمل کرده است که بتوانیم با آنها حسی سمپاتیک پیدا کنیم؟ ربطِ بینِ «نیت» و این مقوله نیز ابدا در فیلم حضور ندارد در صورتی که به نظر می‌رسید این مضمونِ فیلم با وجهی از شخصیتِ وی رابطه‌ای دارد، ولی چه رابطه‌ای؟ مشخص نیست.

فیلم Imperium

فیلم Imperium در سطح یک ماجرایِ پلیسی/جنایی است که بر همین اساس جلو می‌رود و عملا در وارد شدن به لایه‌هایِ عمیقِ تم و مضمونِ خودش یعنی مقوله نژادپرستی ناتوان است. به این شکل که اگر فرض کنیم، به جایِ یک گروهِ نژادپرست با یک باندِ روسی یا یک گروهِ ترورسیتیِ خاورمیانه‌ای طرف بودیم، ایا تفاوتی ایجاد می‌شد؟ همچنان فیلم به همان شکل جلو می‌رفت که اکنون رفته است. مامورِ مخفیِ قصه ما پس از کش و قوسهایِ فراوان و تیرهایی که به سنگ می‌زند، سرانجام به خرابکارِ اصلی می‌رسد، کسی که آخرین موردِ مشکوکِ وی و منِ مخاطب است. در پایان هم تشویق شده و حسابی تحویل گرفته می‌شود.

بازیِ «رادکلیف» در این فیلم اما، برخلافِ تصورم چیزی بیشتر از حد و اندازه خودش بوده و عملا توانسته است در اجرایِ نقشش (فقط اجرا) موفق عمل کند هرچند فیزیک و تیپِ وی عملا به یک مامورِ مخفی نخورده و نخواهد خورد. تضادِ بینِ فیزیکِ بد و نافرمِ او با بازیِ خوبش، تناقضی را ایجاد می‌کند که مخاطب گاهی او را باور می‌کند و گاهی نیز تصور می‌کند «رادکلیف» فقط ادا در می‌آورد. برایِ مخاطبی که با دیدِ یک اثر صرفا پلیسی به سراغِ این فیلم می‌رود، اثر قابل قبول خواهد بود ولی ابدا بر خلاف آدرسها و کدهایِ فیلم نباید به دنبال مفاهیمی در لایه‌هایِ عمیقِ آن بود چرا که فیلم در اجرایِ آن ناتوان است.

 

لینک منبع: gadgetnews.ir

پربازدیدترین مطالب - ویندوز