گیمشات: نقد و بررسی بازی Deus Ex: Mankind Divided
نقد و بررسی بازی Deus Ex: Mankind Divided کیان کاظمی Rating: 4.2 out of 5
مسلما هنگامی که در نقش مامور مکانیکی خوشتیپ اینترپول یعنی آدام جنسن قرار بگیرید، روش طی کردن ماجراهای این شخص توسط شما با من متفاوت خواهد بود. به شخصه از نبردهای مستقیم پرهیز میکردم، خبری از سلاحهای کشنده در کوله پشتی نبود، درها، مسلسلها و صدها چیز دیگر در بازی را هک کرده و در سایهها برای گرفتن امتیاز Ghost مبارزه میکردم. با این حال پس از چندین ساعت چرخیدن در شهر پراگ و عبور از مراحل بازی دریافتم خبری از آن چالشهای سخت و بی رحمی نسخه Human Revolution نیست. آدام به نیمی از قابلیتهای مکانیکی خود مجهز شده بوده و نگهبانان نستبا فراوان با تجهیزات خفن بازی هیچ شانسی در برابر مامور خوش پوش ما نداشتند. انتخابهای بی پایان بازی جهت پیشروی در مراحل هم به لطف همین ویژگیهای بسیار قدرتمند آدام از همان ابتدای کار دسترس بوده و چه با سلاح مگنوم خوش دست بازی وارد مذاکرات با دشمنان شوید چه با سیستم تشخصیت حالات و روحیات مردم که آدام در اختیار دارد؛ با چالش فراوانی مواجه نخواهید شد. در مجموع چه بدن خود را با استفاده از Glass-Shield Cloaking استتار نامرئی کنید چه سپر «تایتان» (Titan) را فعال کنید، دشمنان بازی شانس چندانی در برابر شما ندارند و چه کسی میداند، شاید همین نقدهای منفی بازی در استیم هم جواب همین دشمنان بخت برگشته بازی در اعتراض به استودیو «ادیوس منترال» (Eidos Montreal) باشند. حال چاره کار چیست؟ مسلما تازه واردان عزیز به مجموعه مشکلات فراوانی در این زمینه نخواهند داشت، اما نقش آفرینی بازان و عاشفان سم فیشر و سالید اسنیک چه باید کنند؟ در ادامه با نقد و بررسی بازی Deus Ex: Mankind Divided با گیمشات همراه باشید.
نقد و بررسی بازی Deus Ex: Mankind Divided
Deus Ex: Mankind Divided ادامه بر اثر تحسین شده سال 2011 استودیو خلاق ادیوس منترال یعنی Deus Ex: Human Revolution است. مانند نسخه قبلی این مجموعه، با یک بازی اول/سوم شخص و مخفی کاری/اکشن طرف هستیم که محیط باز مجموعه GTA را با گیمپلی مخفی کاری مجموعه اسپلینترسل ترکیب کرده و با ارایه المانهای نقش آفرینی نزدیک به مجموعه Mass effect و سیستم دیالوگها و داستان و گیمپلی غیرخطی، تجربهای جذاب را به بازیکنان ارایه میدهد که برای انجام هر کاری در بازی چندین روش پیش روی شما خواهد بود. در هر شرایطی دارای چندین حق انتخاب خواهید بود و هر دری در بازی چندین کلید دارد. عنوانی که اگر با کوله باری از تجربه عناوین مخفی کاری و نقش آفرینی وارد آن شوید، برای لذت بردن از گیمپلی آن بایستی خود را محدود کنید، چرا که بازی در قبال ویژگیها و امکاناتی که در اختیار شما قرار میدهد، هیچ وزنهای را در ترازوی تعادل گیمپلی خود رها نمیکند.
پیش از پرداخت بیشتر به مسایل بالا، بهتر است نگاهی به داستان بازی داشته باشیم. دو سال از اتفاقات ناگوار نسخه Human Revolution که از آن به نام Aug Event یاد شده و طی آن انسانهای مجهز به قطعات مکانیکی طی توطئهای از کنترل خود خارج شده و توسط سیگنالی ذهن آنها تحت کنترل درآمده و به طور وحشیانه و غیر ارادی میلیونها انسان عادی را قتل عام میکنند؛ گذشته است. جوامع بشری احساس خطر کرده و سریعا مرزهای فراوانی میان انسانهای عادی و مکانیکی کشیده میشود، بسیاری از این افراد به نقاط دور دست تبعید شده و افراد مانده در کنار مردم عادی نیز به عنوان شهرواندان درجه دو به حساب آمده و بدترین رفتار ممکن از سوی مردم و نیروهای امنیتی را تحمل میکنند. سردر رستورانها شاهد جلمه «فقط معمولیها» هستیم و جدا از ایستهای بازرسی فراوان، ضرب و شتم و وسایل حمل نقل و رفاهی جداگانه، کوچکترین رفتار مشکوکی از سوی افراد مکانیکی تبعید به مکانهای جهنمی را برای این افراد به دنبال دارد.
پیش از شروع بازی، Mankind Divided به شما پیشنهاد میکند تا ویدیو 12 دقیقهای را مشاهده کنید و با وقایع نسخه قبل آشنا شوید که تماشای آن را به همه پیشنهاد میکنم، به شخصه بسیاری از بخشها و رویدادهای این عنوان را فراموش کرده بودم که مشاهده مجدد ویدیو کمک فراوانی بوده و من را جهت دنبال کردن ماجراهای بازی آماده کرد. در شرایط مرگبار حاکم، گروهی سری و مشکوک عملیاتهای زنجیرهای تروریسی را در سرتاسر جهان آغاز کرده و مردم هم که هنوز خاطرات تلخ Aug Event را در خاطر دارند مردم مکانیکی را مقصر این اعمال میدانند. در این میان آدام جنسن قهرمان نسخه گذشته بازی از کمای یک ساله خود برخواسته و با پیوستن به سازمان اینترپول به عنوان یک مامور دو جانبه خود را وارد ماجرا میکند. پس از شکست اولین عملیات اینترپول در هتلی متروکه واقع در شهر دبی و دخالت یک گروه مزدور با ماسکهایی طلایی، آدام جهت بررسی چندین عملیات تروریستی و بمب گذاری عازم شهر پراگ در جمهوری چک میشود و مسئولیت دنبال کردن پرونده این بمب گذاریها را بر عهده میگرید، همان طور که میتوان حدس زد، طولی نمیکشد که ماجراهای بمب گذاری با سانحه دبی ارتباط پیدا کرده و آدام در کنار دنبال کردن این ماجراها یک ماموریت اصلی و تا حدودی شخصی را دنبال میکند؛ وی قصد دارد با کمک سازمان سری judgement collective راز و دستان پشت پرده اتفاقات و توطئههای منجر به رخ دادن اتفاقات نسخه گذشته و جدید را برملا کرده و نابود کند. در این راه طبیعتا آدام با انتخابهای سختی مواجهه شده و بارها وفاداری وی زیر سوال خواهد رفت.
داستان بازی به لطف شخصیتهای خوب و طراحی محیط بی نظیر بازی بسیار جذاب بوده و از پیچیدگی خوبی برخوردار است. آدام جنسن، شخصیت اصلی بازی هم که یک ماشین جنگی مکانیکی به تمام عیار بوده و از نسخه قبلی بازگشته است و با صدای گرفته خود و دیالوگهای فلسفی که از زبان صداپیشه وی، آقای «الیاس توفکسیس» (Elias Toufexis) روایت میشود، شخصیت جذابی داشته و به شخصه از حضور مجدد وی به عنوان شخصیت اصلی لذت بردم. با این حال نظریات در رابطه با وی مختلف بوده و ممکن است برخی بازیکنان به دلیل وجود چاشنی بیش از اندازه «خفنیت» در بدن نیم مکانیکی وی، جنسن را شخصیت نچسب و مصنوعی برشمارند.
در کنار این مسایل، نویسندگان سعی دارند جدال میان مردم عادی و مردم مکانیکی را به جدال مردم ضعیف و قدرتمند در جوامع بشری امروزی نسبت دهند. با این حال مشکلی که تا حدودی در این باره وجود دارد این است که برخلاف قشر ضعیف جوامع، مردم مکانیکی به معنای واقعی کلمه خطرناک بوده و تواناییهای بسیار قدرتمندی مانند ناپدید شدن یا حتی عبور از دیوار را در اختیار دارند که در دنیای واقعی طبیعتا شاهد چنین امکاناتی از سوی مردم نیستم! همچنین همین افراد در گذشتهای نچندان دور میلیونها انسان را قتل عام کردهاند که دلیل دیگری بر عدم شباهت میان اختلافات مردم جهان Mankind Divided و جهان واقعی است.
دیگر ایرادی که میتوان به داستان گرفت مسلما پایان ناقص آن است. با وجود جذابیت فراوان داستان، در بازی شاهد چندین خط داستانی مربوط و نامربوط به خط اصلی داستان هستیم که چند عدد از آنها واقعا جذاب است و درست در حساسترین نقطه که انتظار دارید گره آنها باز شده و بازی تمرکز خود را روی آنها قرار دهد، با صفحه اسامی سازندگان مواجهه خواهید شد که مسلما احساس ناامیدی به شما دست خواهد داد. با توجه به گستردگی این خطوط بعید میدانم در بستههای الحاقی بازی شاهد ادامه این داستانها باشیم و احتمالا در نسخههای آینده شاهد جزئیات بیشتر در این رابطه خواهیم بود. در یک جمع بندی کلی، داستان بازی در مقیاسی بسیار کوچکتر و جمع و جورتر نسبت به Human Revolution روایت میشود. بازی برخلاف نسخه قبلی فقط یک هاب دارد که آن هم شهر پراگ است و برخلاف انتظار من و البته روند داستان انتشار میرفت حداقل شاهد یک هاب در شهر لندن یا Rabi’ah باشیم که این اتفاق تا پایان بازی رخ نداد.
با وجود مقیاس کوچک بازی، شهر پراگ یکی از خارق العادهترین و پرجزئیاتترین محیطهایی است که میتوانید در یک بازی ویدیویی پیدا کند. به نظر میرسد سازندگان تصمیم گرفتهاند در ازای ساخت چندین هاب، تنها یک هاب بزرگ و با جزئیات را طراحی کنند که کاملا در اجرای این نقشه موفق بودهاند. شهر براگ واقعا نماد طراحی و ساخت محیط بوده و مسلما درس بزرگی برای طراحان بازی میباشد. در این شهر شاهد صدها نکته مخفی و رازهای مختلف هستید و اگر کرم هک کردن کامپیوترها و نفوذ به آپارتمانهای فراوان شهر جهت دریافت آیتمها و اطلاعات بیشتر به تنتان بیافتد، ساعتها در پراگ سرگرم خواهید شد. در کنار این موارد، شهر مجهز به یک بانک بزرگ است که میتوانید با نفوذ به آن که امری اختیاری است به جمع آوری آیتمهای موجود در آن پرداخته و چندین سلاح بسیار قدرتمند بازی را هم در آن پیدا کنید. جدا این مورد حدود 15 مرحله جانبی هم در شهر وجود دارد که به جرعت همگی آنها جذابیت فراوانی داشته و هر یک دارای داستان و شخصیتهای منحصر به فرد خود هستند. نکته جالبتر در رابطه با پراگ اینکه آدام جنسن پس از انجام هر ماموریت به آن بازگشته و هر بار شاهد تغییرات مختلفی در ظاهر و اتفاقات شهر هستیم؛ یک بار هوا طوفانی بوده و باران شدیدی در حال وزش است، کوچههای باریک شهر تاریکتر از همیشه بوده و شاهد قتلی خواهید بود که خط داستانی جدیدی را باز میکند. باری دیگر شهر تبدیل به جهنم شده، نیروهای پلیس کنترل را به دست گرفته و بر هر سویی تیراندازی میکنند. نسخه Mankind Divided شهر پراگ هر بار غافلگیری جدید را در خود دارد و از گشت و گذر در آن لذت خواهید برد.
اگر با مجموعه Deus Ex آشنایی داشته باشید، میدانید که عناوین این مجموعه در زیر سبکی به نام immersive sim قرار گرفته و به نوعی از پیشگامان این سبک به شما میآیند. در این سبک همیشه چندین راه و روش مختلف برای انجام و پیشبرد بازی وجود دارد و از دیگر عناوین موجود در این زیر سبک میتوان به نسخههای قدیمی مجموعه theft اشاره کرد. Mankind Divided هم مانند اجداد خود این سبک را دنبال کرده و درهای جدیدی را به سوی آن گشوده است. از همان ساعات ابتدایی بازی میتوانید بیشتر این روشهای مختلف را امتحان کنید. برای مثال هنگامی که با یک در بسته برخورد کنید میتوانید با نگهبان آن صحبت کرده و راه را برای خود باز کنید، میتوانید در را هک کرده و عبور کنید، میتوانید مسلسل مستقر شده در اطراف را بر علیه دشمان فعال کنید و پس از تماشای قتل عام آنها به راحتی عبور کنید، از کانالهای هوای اطراف وارد شوید، مسلسل به دست گرفته و یک آتش بازی به تمام عیار به راه انداخته و حتی ناپدید شده و به راحتی از میان تمامی دشمنان عبور کرده و با مشت قدرتمند خود دیوار کناری را خراب و وارد شوید. بازی دست شما را کاملا باز گذاشته و حتی میتوانید از یک روش خلاقانه جدید استفاده کنید به فکر من و سازندهها نیز نرسیده است. میتوان گفت در Mankind Divided با توجه به افزوده شدن یکسری ویژگی جدید این آزادی عمل به اوج میرسد.
قابلیتهای مکانیکی آدام هم مانند گذشته در دو شاخته مخفی کاری و اکشن تقسیم شده و میتوانید هرگونه که دوست دارید آنها را ارتقا داده و با سبک مورد علاقه خود به تجربه بازی بپردازید. از قابلیتهای مخفی کاری بازی میتوان به امکان هک کردن که خود چندین زیر شاخه مختلف دارد و نامرئی شدن (Glass-Shield Cloaking) اشاره کرده و امکان آهسته کردن زمان (Focus Enhancement) که تقریبا مانند حالت Bullet time مجموعه مکس پین است و ایجاد یک سپر مکانیکی قدرتمند (Titan) که برای مدتی شما را از تمامی آسیبها مصون میکند از قابلیتهای اکشن بازی هستند. دیگر قابلیتهای بازی که کاربرد بیشتری هم دارند مربوط به امکاناتی جهت دسترسی راحتتر به محیط بازی میشوند که از آنها میتوان به امکان پرش بلندتر (Cybernetic Leg Prosthesis)، فیلتر هوا برای عبور از مکانهای سمی (Implanted Rebreather) و چندین قابلیت دیگر اشاره کرد. در کنار قابلیتهای نسخه گذشته، در ابتدای بازی شاهد افزوده شدن چندین ویژگی جدید هم هستیم که به نظر شخصی من کاربرد چندانی در پیشبرد مراحل به صورت مخفی کاری ندارند و تنها ویژگی کاربردی میان آنها قابلیت هک کردن از راه دور است (Remote Hacking). دیگر قابلیتهای جدید مانند سپر دفاعی تایتان در بخش اکشن کاربرد داشته و البته ویژگی Icarus Dash هم با وجود اینکه به جذابیت قابلیت Blink در بازی Dishonerd نیست، گاهی اوقات به کارتان خواهد آمد. یکی از مواردی که قابلیتهایی مانند پرتاب تیغهای فلزی کشنده از دستان آدام را بی استفاده میکند، عملکرد مشابه آنها با سلاحهای بازی است. به عبارتی این ویژگی دقیقا کار یک سلاح دورزن را کرده و ارزش استفاده از آن در روند بازی به طور قابل توجهی کاهش پیدا میکند. لازم است از قابلیت Social Enhancer هم یادی کنیم که عملا چالش موجود در غول آخرهای دیالوگی (تصویر پایین) را نابود کرده و پیشنهاد میکنم هرگز آن را فعال نکنید. آخرین نکته حائز اهمیت در مورد ویژگیهای جدید مکانیکی آدام هم نحوه فعالسازی آنها است که بایستی جهت استفاده از آنان حتما یکی از مهارتهای معمولی وی را غیرفعال کنید. نکتهای که تاثیر شگرفی در عدم استفاده بازیکن از این قابلیتها دارد. البته بایستی خاطر نشان کنم این محدودیت در صورت طی کردن یکی از مراحل فرعی بازی برداشته میشود. در مورد امکان استفاده از بیشتر قابلیتها هم نگرانی چندانی نداشته باشید چرا که پس از چندین ساعت پیشروی در بازی کیتهای Praxis فراوانی دریافت خواهید کرد و میتوانید به راحتی بیشتری قابلیتهای مکانیکی آدام را ارتقا دهید.
با وجود اینکه بخش مخفی کاری بازی به جز افزوده شدن ویژگیهای جدید و یکسری بهبود جزئی تغییر چندانی نسبت به گذشته ندارد، سیستم اکشن و تیراندازی باری بهبود قابل توجهی داشته و دیگر خبری از کنترل نسبتا خشک آدام در نسخه Human Revolution نیست. بهبود سیستم کاورگیری بازی در کنار نشانه گیری دقیقتر و راحتتر بعلاوه ویژگیهای مکانیکی مخصوص به این بخش شرایط رامبو بازی را برای اکشن دوستان به ارمغان آورده و میتوانید با کمی صبر و حوصله بازی را به صورت کاملا اکشن هم دنبال کنید. نکته دیگری که به این موضوع کمک فراوانی میکند، هوش مصنوعی معمولی دشمنان در هنگام نبردهای بازی است که از تاکتیک خاصی استفاده نکرده و نهایتا شاهد پرتاب یک نارنجک از سوی آنها یا پیشروی تاکتیکی خواهید بود. به خصوص که با توجه به اینکه ویژگیهای شما به سرعت ارتقا پیدا میکند، تجهیزات دشمنان شما تا اواخر بازی دست نخورده باقی مانده و فقط دشمنان مکانیکی مراحل پایانی بازی هستند که نابودی آنها کمی چالش برانگیز بوده و جذابیت دارد.
البته وضعیت هوش مصنوعی در بخش مخفی کاری هم در حد استانداردهای معمول عناوین مخفی کاری بوده و گاهی تعریف چندانی ندارد، دشمنان به سرعت شما را گم میکنند و حتی گاهی مشاهده کردم که پس از نابودی هم رزمی که در کنارشان ایستاده واکنش نشان نمیدهند. توانایی تعقیب شما فقط در منطقه محدودی را داشته و البته جالبتر آن که توجه چندانی هم به ناپدید شدن ناگهانی تمامی هم رزمانشان ندارند. در مجموع هوش مصنوعی بازی خوب است، اما به دلیل تجهیزات و امکانات محدود تمامی پتانسیلهای آن به نمایش گذاشته نمیشود. جا دارد از مشکلات کنترلی نسخه رایانه های شخصی بازی مانند اشتباه در پیاده سازی صحیح میزان حساسیت ماوس و باگهای مربوط به دویدن روی سطوح شیب دار و پلهها هم یادی کنیم که مورد اولی را میشود با کمی دستکاری در تنظیمات بازی و DPI ماوس برطرف کرد، اما مشکل دوم بسیار اعصاب خوردکن بوده و چندین بار در هنگام گذر از پشت بامهای پراگ، سقوط کرده و به کام مرگ فرو رفتم.
از دیگر بخشهای گیمپلی بازی هم میتوان به مبارزه با چندین غول آخر اشاره کرد که با وجود اینکه جهت نابودی آنها با هیچگونه چالشی مواجه نخواهید شد، روشهای بسیار فراوان و خلاقانهای جهت نابودی آنها وجود دارد به طوریکه حتی میتوانید در صورت گشت و گذار و گذاشتن وقت کافی در محیط، پیش از شروع مبارزه آنها را به راحتی فشردن یک کلید نابود کنید. جدا از درگیری مستقیم، گاهی اوقات براساس شرایط به وجود آمده وارد دیالوگهایی با شخصیتهای مختلف خواهید شد که در این جا انتخابهای شما نقش یک مبارزه را داشته که در صورت غیرفعال کردن قابلیت Social Enhancer که در بالا هم به آن اشاره شد، این بخش جذابیت فراوانی دارد و میتوانید همه چیز را به خوبی و خوشی به اتمام رسانده یا دست خالی به ادامه بازی بپردازید.
یکی دیگر از مکانیزمهای جذاب نسخه Human Revolution، مینی گیم هک کردن بود که این بار هم با یک ویژگی جدید بازگشته و از این پس میتوانید برخی از اجسام موجود در محیط مانند نردبانهای اضطراری، دزدگیر خودروها، دوربینهای امنیتی و غیره را جهت پیشبرد اهداف خود از راه دور هک کنید. البته هک کردن از راه دور مینی گیم کاملا متفاوتی نسبت به هک کردن معمولی داشته و تقریبا مشابه با همین ویژگی در بازی Bioshock 2 است. هک کردن از راه دور در مواقع حساس بسیار هیجان انگیز است.
پس از گیمپلی به جلوههای بصری بازی میرسیم که از دیدگاه هنری فوق العاده و از دیدگاه فنی ناامید کننده ظاهر شدهاند. با وجود اینکه تکنولوژیهای گرافیکی پیشرفتهای در بازی پیاده سازی شده و این عنوان از نظر فناوریهای مختلف گرافیکی کم و کسری ندارد، سازندگان بازی در پیاده سازی این تکنیکها و بهینه سازی بازی با مشکل مواجهه شده و تجربه دارندگان پلتفرمهای رایانه های شخصی و ایکس باکس وان از بازی خدشه دار شده است. بازی حتی در سیستمهای قدرتمند هم با مشکلات فراوانی از قبیل افت فریم و پایداری ضعیف مواجهه شده و Dawn Engine به هیچ عنوان نمیتواند کارایی خروجی نهایی خود را در سطح استانداردهای عناوین مشابه قرار دهد. برای گرفتن نرخ فریم 60 در وضوح تصویر مناسب بایستی برخی از تنظیمات و بسیاری از تکنولوژیهای گرافیکی بازی را غیرفعال کنید. نسخه ایکس باکس وان بازی هم تعریف چندانی نداشته و جدا از اینکه در وضوح تصویر 900p اجرا میشود، طبق گفته بازیکنان شاهد افت نرخ فریم بازی به زیر 30 هم هستیم.
با وجود تمامی مشکلات مذکور، این طراحی هنری بسیار زیبا و پیاده سازی تحسین برانگیز آن در بازی است که Mankind Divided را از سقوط در این بخش نجات داده و نمره رضایت بخشی را در کارنامه بازی ثبت میکند. کافی است وارد golem city، تنها مینی هاب بازی شوید تا مفهوم صحبتهای من را در یابید. جزئیات بکار رفته در این مکان در کنار طراحی و معماری هوشمندانه محیط از یک طرف و جنب و جوش و شلوغی محیط یک جهان سایبرپانک به تمام عیار را به ارمغان آورده و حس قدم زدن در یک مدینه فاسده را که نماد این سبک به حساب میآید، به خوبی به مخاطب القا میکند. از golem city و محیط به یادماندنی آن که بگذریم شهر پراگ و ترکیب بی نظیر معماری کلاسیک بناهای اروپای شرقی با تکنولوژیهای پیشرفته موجود در بازی را شاهد هستیم که با تابلوها و پوسترهای تبلیغاتی زیبایی ترکیب شده و پس مدتی گشت و گذار در آن و آشنایی با محیط اطرف، کاوش در پراگ و کشف رازهای بی پایان آن به یکی از سرگرمیهای محبوبتان تبدیل خواهد شد.
از همان تریلر رونمایی هیجان انگیز Deus Ex: Mankind Divided و مونولوگهای جذاب آدام جنسن و موسیقی حماسی و جذاب بازی، میدانستیم که بازی مانند پیشینان خود در زمینه صداگذاری شخصیتها، طراحی افکتهای صوتی و موسیقی متن بی نظیر عمل کرده و ایرادی خاصی را نمیتوان به این بخش گرفت. موسیقی این نسخه هم توسط آقای «مایکل مک کان» (Michael McCann) ساخته شده و با وجود اینکه شاهد قطعات به یادماندنی مانند «ایکاروس» نیستیم، اما وی به نحوه احسن وظیفه خود را انجام داده است. جدا از صداگذاری جنسن، صداپیشگی بقیه شخصیتها نیز بسیار خوب بوده و ایرادی خاصی نمیتوان به این بخش وارد کرد. افکتهای صوتی بازی هم مثل همیشه جذاب است و مخصوصا در بخش مینی گیم هک، استرس و هیجان خوبی را به مخاطب وارده کرده و در عین حال راهنمایی خوبی نیز جهت موفقیت در این مینی گیم میباشد. در ادامه میتوانید موسیقی زیبای تریلر رونمایی بازی را گوش کنید.
http://gameshot.ir/wp-content/uploads/2016/09/Deus-Ex-Mankind-Divided-Announcement-Trailer-Music-by-Eidos-Montréal.mp3در پایان خوب است از حالت Breach و بخش Jensens stories هم بگوییم. حالت Breach به عنوان بخش چندنفره و رقابتی بازی طراحی شده نزدیکترین مثال به این بخش را میتوان چالشهای VR مجموعه متال گیر عنوان کرد. در Breach بایستی با استفاده از ویژگیهای موجود در بازی، چالشهایی را در یک محیط مجازی طی کرده و با استفاده سرعت عمل، دقت و مهارت کافی دیگر بازیکنان را شکست داده و در جدول بازی رتبههای برتر را کسب کنید. تمامی مهارتهای مکانیکی بازی در این حالت نیز در دسترس هستند، اما فقط تعداد محدودی از آنها را میتوانید پیش از شروع هر ماموریت انتخاب و استفاده کنید. حالت Breach از داستان اصلی بازی هم جدا نبوده و در صورت انجام یکسری چالشهای اضافی، اطلاعات جدید را از داستان و توطئههای سیاه موجود در آن دریافت خواهید کرد. گیمپلی Breach با مراحل اصلی داستان متفاوت بوده و خبری از انتخابهای فراوان جهت انجام ماموریت نیست، اما در این حالت میتوانید به راحتی و بدون نگرانی از عواقب مختلف، همه چیز را به هم ریخته و با استفاده از ویژگیهای مختص به این بخش که از عناوین چندنفره قرض گرفته شدهاند، مانند سیستم سطح بندی که با رسیدن به سطوح بالاتر، شانس بهتری جهت دریافت آیتمهای تصادفی را خواهید داشت؛ تجربهای متفاوت در جهان Deus Ex را داشته باشید.
بخش «ماجراهای جنسن» یا همان Jensens stories هم یکی از خطوط جانبی داستان اصلی را در قالب یک بسته الحاقی اپیزودیک دنبال میکند که قسمت اول آن به نام desperate measures به طور رایگان در دسترس دارندگان بازی بوده و احتمال میرود جهت دسترسی به ادامه آن بایستی پول پرداخت کنید. شایان به ذکر است این بخش تفاوتی خاصی با بخش داستانی بازی ندارد و ماجراهای آن در یک محیط جدید و کوچک را در شهر پراگ دنبال میشود.
سخن آخر
در مجموع Deus Ex: Mankind Divided اثری شایسته و دنبالهای ارزشمند بر نسخه Human Revolution است. عنوانی که تمامی ویژگیهای مثبت نسخه گذشته را به صورت قابل توجهی گسترش داده و با ایجاد سناریوهای مختلف و ارایه چندین راه حل جالب و هوشنمدانه در یک جهان سایبرپانک جذاب و درگیرکننده، پایههای این مجموعه قدیمی و محبوب را استوارتر از گذشته کرده است. عنوانی که البته لذت بردن از آن برای افرادی که کمی بیشتر در این سبک تجربه دارند کمی با چالش مواجهه شده و برخی آسان سازیهای بی مورد در بازی و عدم وجود تعادل مناسب میان مهارتهای بازیکن و دشمنان در کنار مشکلات فنی و کنترلی به کیفیت محتوای آن ضربه زده است.
- داستان زیبا و درگیرکننده
- وجود مسیرهای مختلف برای پیشبرد بازی
- وجود مهارتهای مختلف و جذاب
- گرافیک هنری و طراحی محیط بسیار زیبا
- صداگذاری و موسیقی متن بسیار خوب
- پایان ناقص
- عدم تعادل میان مهارتهای جنسن و دشمنان بازی
- برخی مشکلات هوش مصنوعی
- مشکلات فنی و کنترلی
- داستان زیبا و درگیرکننده
- وجود مسیرهای مختلف برای پیشبرد بازی
- وجود مهارتهای مختلف و جذاب
- گرافیک هنری و طراحی محیط بسیار زیبا
- صداگذاری و موسیقی متن بسیار خوب
- پایان ناقص
- عدم تعادل میان مهارتهای جنسن و دشمنان بازی
- برخی مشکلات هوش مصنوعی
- مشکلات فنی و کنترلی