baznashr

گیم شات: نقد بازی Hellblade؛ در دل یک کابوس حقیقی

on .

نقد بازی Hellblade؛ در دل یک کابوس حقیقی سجاد محمدی‌پور Rating: 4.4 out of 5

بازی Hellblade بدون شک تبدیل به یکی از متفاوت‌ترین تجربیات نسل هشتمی شما خواهد شد. با نقد و بررسی این بازی در ادامه همراه گیم شات باشید.

این بازی توسط فروشگاه گیم‌‌شیرینگ در اختیار گیم‌شات قرار گرفته است. برای تهیه سریع و مطمئن نسخه دیجیتالی این اثر می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.

به شخصه Hellblade را می‌توانم به یک بازی متوهم و بسیار سردرگم تشبیه کنم. سردرگم بودن در دنیای بازی Hellblade تعبیر خاص خودش را دارد؛ شما در هر صورت نمی‌توانید دنیای مبتنی بر تعاملات شگفت‌انگیز و تاثیرگذار بازی را نادیده بگیرید. یا از کنار جلوه‌های بصری بسیار پرجزئیات بازی به سادگی عبور کنید. این که می‌گوییم بازی Hellblade بیشتر شبیه به ساخته‌ای متوهم و بسیار سردرگم بوده، دقیقا همان چیزی است که سازندگان از بازیکنان خود می‌خواهد. حال جمله اخیر چه معنی ومفهومی قرار است برای مخاطب گیم‌شات داشته باشد در ادامه به آن خواهیم پرداخت، اما در همین ابتدا باید بدانید که بازی Hellblade در مقیاس جدیدی که پدید آورده‌ است، بازیکنان را شگفت زده می‌کند. حضور در دنیای عجیب و منحصر به فردی که اهالی نینجا تئوری در خلق آن ذره‌ای کم‌کاری نکرده‌اند، خودش به تنهایی Hellblade را تبدیل به تجربه‌ای لذت بخش کرده است. اگر چه در تمام این مدت شش الی هشت ساعته‌ای که مشغول به تجربه بازی Hellblade هستید، مشکلات ریز و درشتی در تعقیب شما هستند. در صدر این مشکلات هم معماها و بعضا تنوع بسیار پایین بازی و صد البته باگ‌های عجیب و غریب آن قرار گرفته‌اند. و اما در دنیای Hellblade چه گذشت؟

گیم شات: نقد بازی Hellblade؛ در دل یک کابوس حقیقی

توجه: از آن جایی که متن پیش رو با هدف نقد و بررسی بازی Hellblade به رشته تحریر درآمده، لذا احتمال می‌رود که در لا به لای بحث‌های موجود بخشی از روند کلی اثر برای خوانندگان فاش شود. پس اگر تا به این لحظه موفق به تجربه بازی Hellblade نشده‌اید از خواندن ادامه مطلب صرف نظر کنید؛ چرا که این مقاله تا حدودی حاوی اسپویل است.

Hellblade ساخته‌ای قابل احترام است که شما را در اعماق پریشانی دنیایش غرق می‌کند. این بازی به طرز دیوانه‌واری مخاطب خود را تحت تاثیر قرار می‌دهد. «سنوآ» به عنوان شخصیت اصلی داستان در یک پروسه دیوانه‌وار از هر آن چیزی که ذهن بیمارش به تصویر می‌کشد قرار گرفته است. مهم‌ترین اتفاقی که در بازی Hellblade رخ می‌دهد، تعاملات غیر متعارف آن است. به طوری که شما در تمام مدت، حضور صدایی را در ذهن خود احساس می‌کنید؛ صدایی که شما را مسخره می‌کند، ناامیدتان می‌کند، از شخصیت اصلی بازی‌تان یک بزدل می‌سازد و در عین حال او را هنگام نبرد با موجودات بازی یاری می‌دهد. بازی Hellblade در واقع یک فیلم تعاملی است؛ چه بسا که زمان منحصر به حل پازل‌ها و نبردهای بازی تقریبا با کات‌سین‌ها و سکانس‌های میانی آن برابری می‌کند. اگر چه بازیکن می‌تواند به طور متداوم در محیط پرسه زده و به قولی از مناظر شگفت انگیز آن لذت ببرد. از آن جایی که بازی Hellblade یک سیستم فوتوماد بسیار ساده برای مخاطب خود در نظر گرفته، لذا شما می‌توانید در هر ثانیه و هر شرایطی جلوه‌های بصری دنیای بازی را به ثبت برسانید. Hellblade از آن دسته بازی‌هایی است که هر لحظه می‌توانید به بقل زده و سلفی بگیرید! اگر چه پرسه زدن در محیط Hellblade همواره با خبرهای خوبی‌ همراه نمی‌شود؛ گاها پیش می‌آید که بازیکنان به دلیل عدم وجود منابع و بهانه لازم برای گشت و گذار در محیط (بهانه‌ای به جز جلوه‌های بصری) نسبت به آن آزرده می‌شوند. Hellblade یک بازی کاملا خطی با یک سری معماهای بسیار بزرگ است که به واسطه همین موضوع معمولا شما را در ضمن یک محیط وسیع قرار می‌دهد. محیطی که منهای معمای اصلی‌اش، تقریبا هیچ ویژگی خاصی برای بروز دادن ندارد و عملا از تهی سرشار است.

گیم شات: نقد بازی Hellblade؛ در دل یک کابوس حقیقی

گیم پلی در بازی Hellblade بر پایه یک سری المان‌های واحد استوار است. شما در طول بازی فعالیتی جز حل معما، کشتن دشمنان و لذت بردن از مناظر شگفت انگیز بازی نخواهید داشت. بازی هیچ‌گونه درخت مهارتی ندارد و پیش‌روی در بازی هیچ گونه تغییری در سیستم مبارزات یا سلاح‌های آن بوجود نمی‌آورد. چه بسا که سیستم مبارزات بازی نیز از مشکل عدم تنوع کافی رنج می‌برد. دشمنان بازی اگر چه از دید بصری جزئیات سرسام‌آوری دارند، اما در مجموع از تنوع بسیار پایینی رنج می‌برند و مجموعا ما شاهد چیزی بیشتر از ده گونه از دشمنان نخواهیم بود (در این جمع‌بندی باس‌فایت‌های بازی نیز در نظر گرفته شده است!). اما در عین حال، تقریبا تمامی دشمنان حاضر در بازی از یک هوش مصنوعی بسیار پایدار بهره می‌برند و همین موضوع از نیمه ابتدایی داستان به بعد، نبردهای بازی را چالش‌برانگیزتر می‌کند. دوربین در بازی Hellblade اگرچه برای ساخته‌ای که مُهر هک اند اسلش بودن روی آن ثبت شده مناسب نیست، اما کم کم می‌تواند به هدف و مقصود سازنده برسد. با استفاده از این دوربین معمولا دید بازیکنان هنگام نبرد با چند گونه از دشمن بسیار محدود شده و نبردها تبدیل به کاری سخت و دشوار می‌شود‌ و گاها به دلیل کمبود زاویه دید دوربین ممکن است که از قافله جا بمانید و ضربات سنگینی دریافت کنید. در عین حال، بازی یک سری سیستم صوتی هم در مبارزات برای بازیکنان در نظر گرفته است. صداهایی که پیش‌تر در حین عبور از لوکیشن‌های بازی مدام به تمسخر شخصیت اصلی می‌پرداختند و شوخی‌های بی‌مزه‌ای را نثارش می‌کردند، در حین مبارزات به کمک او می‌آیند. در مواقعی که دوربین بازی اجازه دیدن حملات دشمن از پشت سر یا کمی آن طرف‌تر را نمی‌دهد، این صداها ناگهان به کمک‌تان می‌آیند و خبر از حمله دشمن می‌دهند. جالب توجه است اگر بدانید که بعضا هنگام مقابله با دشمنان و پس از دریافت ضربات پیاپی، صدایی که از این نجواها به گوش می‌رسد بسیار جالب و منحصر به فرد است. فرضا پس از دریافت چند ضربه از سوی دشمنان، صدایی در گوشتان می‌گوید «او تسلیم شده است… او نمی‌خواهد مبارزه کند»! ناگهان صدای دیگری به گوش می‌رسد که می‌گوید «از جایت بلند شو… با او بجنگ… او می‌خواهد مبارزه کند»! در واقع هنگام نبردها، نجواهایی که در گوشتان دائما زمزمه می‌کنند حکم تماشاچیانی را دارند که برخی در جبهه شر و برخی هم در سوی خیرش قرار گرفته‌اند و دائما با یکدیگر در تعاملند.

گیم شات: نقد بازی Hellblade؛ در دل یک کابوس حقیقی

سیستم گیم‌ پلی بازی به حل کردن معماها، گشت و گذار در محیط، تماشا کردن کات‌سین‌ها و در نهایت مبارزه با دشمنان ختم می‌شود. یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که بازی Hellblade از آن رنج می‌برد نیز همین پازل‌های آن هستند. بسیاری از معماها و پازل‌های بازی بدون ذره‌ای راهنمایی و در ابعادی بسیار بزرگ طراحی شده‌اند و بازیکنان زمانی که وارد محیطی می‌شوند، عملا نمی‌دانند که امکانات موجود در نقشه چه چیزی را به سرانجام می‌رساند. علاوه بر آن ما شاهد تنوع بسیار پایینی در حل معماها هستیم و معمولا یک مکانیزم ساده رفته رفته رشد می‌کند و تبدیل به پازلی بزرگ می‌گردد. فرضا تصور کنید که در یک محیط بزرگ به دنبال یک سری الفبای مرتبط با خدایان نورس می‌گردید. حال این الفباها می‌تواند در هر نقطه از نقشه قرار گرفته باشند و تنها کمکی که بازی به شما می‌کند، محل تقریبی حضور این حروف در نقشه بازی است. در واقع اکثر معماها هویت Hellblade را تبدیل به یک بازی هیدن آبجکت می‌کند که برای پیشروی در مراحل بازیکنان می‌بایست به کشف حروف، یافتن مسیر درست و تصحیح خطاهای چشمی موجود در نقشه بپردازند. معماهای دنیای بازی Hellblade بسیار بزرگ هستند و تقریبا در تمامی موارد بازیکنان با یک شرایط سردرگم و بسیار پیچ در پیچ مواجه خواهند بود؛ موضوعی که در بسیاری از موارد قرار نیست تعبیر خوبی داشته باشد.

طرحی گیم پلی تنها به حل معماهای آن خلاصه نمی‌گردد. شما علاوه بر حل معماها می‌بایست به شکلی مداوم در نقشه تحرک داشته و زوایای مختلفی از این محیط چند بُعدی را مورد آزمون و خطا قرار دهید تا سرانجام به مسیر نهایی برسید. گشت و گذار در محیط علی رغم آن که ویژگی خاصی را به نمایش نمی‌گذارد، اما همچنان لذت بخش و جذاب قلمداد می‌شود. اکثر محیط‌های بازی از یک سیستم پویا و متغیر بهره می‌برند و ممکن است که بعضا در حین مبارزات، آب و هوای بازی دستخوش تغییر گردد. این موضوع حتی در رابطه با رنگ بندی محیط‌ها هم صدق می‌کند و فرضا زمانی که دشمنان بازی به سمت شما حمله‌ور می‌شوند، رنگ‌بندی محیط‌ها کاملا تیره خواهد شد و پس از آن دوباره نور خورشید را خواهید دید. اگر چه گشت و گذار در محیط‌های Hellblade معمولا به تفریحی تماشایی تبدیل می‌شود، اما باید گفت که برخی از مکانیزم‌های این بخش نیز ایرادات خاص خودش را دارد. فرضا ما با یک سیستم پلتفرمینگ (اگر بتوان چنین اسمی روی آن گذاشت) طرف هستیم که بازیکنان در آن می‌بایست از نردبان بالا رفته، بنشینند و از روی موانعی بپرند. البته که حضور چنین ویژگی ناچیزی در اکثر بازی‌های امروزی تبدیل به یک مدیوم شده است، اما این تنها در حالتی صادق بوده که بازیکنان را به چالش سازندگان دعوت کند. ما قبل‌تر چنین ویژگی‌ بیخودی را در بازی Rime هم دیده بودیم که شما می‌بایست از سکو‌ها بالا رفته و کارهایی از این قبیل انجام می‌دادید؛ اما هیچ کس نمی‌دانست که این پریدن‌ها و نشستن‌ها و غیره و ذالک چه چیزی به اثر اضافه کرده است؟ جز این که بخواهد بر مدت زمان گیم پلی آن افزوده و رسیدن به مقصد نهایی را با تاخیر مواجه کند. به نظر نمی‌آید با یک ویژگی مفید طرف بوده باشیم.

گیم شات: نقد بازی Hellblade؛ در دل یک کابوس حقیقی

با وجود آن که در یک جمع بندی کلی، با یک گیم پلی کاملا نرمال در بازی Hellblade طرف هستیم، اما گاها باگ‌ها و یک سری مشکلات فنی به ذات اثر ضربات جبران ناپذیری وارد کرده است. برخی از این باگ‌ها به حدی وسیع هستند که بازیکنان می‌بایست بازی را دقیقا از نقطه ابتدا شروع کنند و چاره‌ای جز شروع دوباره نخواهند داشت. البته که نگارنده مطلب هم با یکی از همین باگ‌ها مواجه شده است؛ به شخصه در هنگام تجربه بازی Hellblade برایم پیش آمد که هنگام حل یکی از پازل‌ها کاملا مایوس شدم. تصمیم گرفتم که مسیر را کمی به عقب‌تر بازگردم و محیط‌های ماقبل پازل را مورد بررسی قرار دهم. وقتی حل پازل را نیمه کاره رها کردم و به محیط‌های قبلی بازگشتم، بازی به طور خودکار یکی از چک‌پوینت‌ها را فعال کرد. زمانی که دوباره تصمیم گرفتم به محیط پازل بازگردم، توانستم مسیر درست را پیدا کرده و به پاسخ پازل‌ برسم. اما پس از حل پازل، بازی اجازه عبور از منطقه را به من نمی‌داد و به همین دلیل مجبور شدم که بازی را کاملا از ابتدا شروع کرده و برای دومین بار موفق به عبور از آن معمای کذایی شدم. از این دست مشکلات معمولا برای بازیکنان پیش نخواهد آمد و در مواردی اندک چنین باگ‌هایی سد راه بازیکنان خواهد شد، اما در مجموع باید گفت که وجود چنین مشکلاتی قطعا به کلیت اثر ضربه خواهد زد.

اما بهترین بخش از دنیای Hellblade معطوف به جلوه‌های بصری بسیار شگفت انگیز آن می‌شود. حضور جزئیاتی سرسام‌آور در تک تک محیط‌های بازی نشان از توجه ویژه تیم سازنده به این بخش از بازی‌شان می‌دهد. وجود محیط‌های متنوع، آب و هوایی (تقریبا) داینامیک، نورپردازی بسیار پرجزئیات و از همه مهم‌‌تر عمل‌کرد خیره کننده کاراکتر اصلی در بخش موشن کپچر، همه و همه بازی Hellblade را تبدیل به یکی از پرچم‌داران عناوین نسل هشتمی از حیث جلوه‌های بصری کرده است. جزئیات چهره شخصیت اصلی بازی در مواقعی بازیکنان را انگشت بر دهان می‌گذارد و از طرفی عملکرد بسیار خوب بازیگران و تیم موشن‌کپچر بازی Hellblade، آن را تبدیل به یک اثر تقریبا بی‌نقش در بخش جلوه‌های بصری کرده است.

گیم شات: نقد بازی Hellblade؛ در دل یک کابوس حقیقی

در مجموع بازی Hellblade یکی از تجربیات ارزشمند نسل هشتم بازی‌ها به شمار می‌رود. Hellblade بیشتر از هر چیزی شباهت‌های زیادی با یک فیلم سینمایی تعاملیک دارد، اما در مجموع منهای مواردی استثنا ضعف آنچنان بزرگی شامل حال گیم پلی نشده است. باگ‌ها، تنوع بسیار پایین دشمنان و بعضا معماهای آن بزرگ‌ترین ایرادات بازی Hellblade به شمار می‌روند که قالبا تاثیر آنچنان چشم‌گیری در تجربه بازیکنان نخواهند گذاشت. سیستم مبارزات بازی به شکل خیره‌کننده با تعاملات آن ترکیب شده است تا حاصل کار تبدیل به ساخته‌ای منحصر به فرد گردد. از طرفی با قاطعیت می‌توان گفت که قاب Hellblade دریچه‌ای به یکی از بهترین مناظر نسل هشتمی از حیث جلوه‌های بصری خواهد بود. در پایان شایان به ذکر است که عنوان مذکور هم‌اکنون برای پلتفرم پی سی و پلی استیشن 4 در دسترس قرار دارد و دارندگان این دو پلتفرم می‌توانند شاهکار نسل هشتمی نینجا تئوری را تجربه نمایند.

9

داستان
6

گیم پلی
10

گرافیک
10

موزیک و صدا
8.8

عالی
اگر Hellblade را در ترازوی قیاس با سایر عناوین نسل هشتمی قرار دهید، متوجه خواهید شد که این بازی در ذات یک اثر مستقل اما در حقیقت با ساخته‌های تریپل آی حاضر در بازار برابری می‌کند. جلوه های ویژه، داستانی بسیار سردرگم و منحصر به فرد در کنار شخصیت پردازی بی نظیر کاراکتر اصلی، صداگذاری تقریبا بی‌نقض و در عین حال وجود ایراداتی جزئی در بخش گیم‌پلی همه و همه موضوعاتی‌اند که هویت این بازی را شکل می‌دهند. تجربه این بازی قطعا لحظات خوش‌آیندی را برای مخاطب گیم شات رقم خواهد زد. تضمیم با شما...

امتیاز شما:امتیاز کاربر:

6.3

(14 votes)
' ); w.anetworkParams[ ad.id ] = ad; d.write( '

لینک منبع: gadgetnews.ir

پربازدیدترین مطالب - ویندوز