تاریخچه کمپانی نینتندو - قسمت اول
اگر بخواهیم سه قطب بزرگ عرضه کننده کنسولهای بازی حال حاضر صنعت گیم را به ترتیب سن و سال قرار دهیم، بزرگترین آنها نینتندو (Nintendo) است؛ حتی بزرگتر از سگا و آتاری. نینتندو سالها پیش، زمانی که هنوز تکنولوژی گامهای به شدت کندی را طی میکرد، نینتندو بخش سرگرمیهای خود را راه اندازی کرده بود. حتی اگر باز هم زمان سن آنها را با عرضه اولین کنسول حساب کنیم، باز هم نینتندو سن و سال بسیار بیشتری نسبت به پلیاستیشن و ایکسباکس دارد.
باور کنید یا نه، نینتندو در سال ۱۸۸۹ چیزی حدود ۱۲۷ سال پیش تاسیس شد که البته از همان ابتدا شروع به فروختن سری بازی سوپر ماریو نکرد! این کمپانی ابتدا نینتندو کوپایی (Nintendo Koppai) نام داشت که توسط فوساجیرو یامائوچی تاسیس شد. در آن سالها نینتندو کوپای شرکتی کوچک در کیوتو ژاپن بود که تمرکز اصلی آنها روی کارتهای بازیی به نام هانافودا قرار داشت. هانافودا به کارت بازیهای ژاپنی گفته میشود که شکل و ظاهر مختص به خود را دارند و شامل ۵۲ کارت هستند. در آن زمان، تک تک ۵۲ کارتی که نینتندو برای هر بسته تولید میکرد کاملا دست ساز بود و خیلی زود محبوبیت خود را به دست آورد. نام نینتندو که در ژاپن Nintendou خوانده میشود، معنای خاص و منحصر به فرد خود را دارد. Nin به معنای واگذار کردن، Ten-dou نیز به معنای بهشت است. به طور کلی، نینتندو معنی «سپردن شانس به بهشت» میدهد.
جالب است بدانید که به قدری کارتهای نینتندو محبوب شده بود که حتی در زمینه قمار نیز یکی از بازیهای اصلی به شمار میرفت. در نتیجه این امر، دولت نیز با نینتندو بر سر لج افتاد. از آن طرف هم یاکوزا طرفداری قدرتمند برای کارتهای هانافودا نینتندو محسوب میشد و در افتادن با آنها کار هر کسی نبود! زمانی رسید که تعداد کارمندان نینتندو برای تولید کارتها کافی نبود. برای همین مجبور شدند تا افراد بسیار زیادی را جذب شرکت خود کنند. از سال ۱۸۸۹ تا ۱۹۲۸، نینتندو کارتهای مختلف دیگری نیز طراحی و تولید کرد که محبوبترین آن ناپلئون نام داشت. در سال ۱۹۰۷، نینتندو با کمپانی ژاپنی فروش تمباکو قرار دادی امضا کرد تا کارتهای خود را از مغازهها پر رفت و آمد فروش سیگار در سرتاسر ژاپن به فروش برساند. در این مدت دختر یامائوچی با نایب ریس کمپانی نینتندو به نام سکیریو کانِدا ازدواج کرد و 20 سال بعد، هیروشی یامائوچی، وارث نینتندو چشم به جهان گشود.
پس از محبوبیت کارتهای نینتندو، دولت ژاپن در مقطعی با این کمپانی لج افتاد. از آن طرف هم یاکوزا طرفداری قدرتمند برای کارتهای هانافودا نینتندو محسوب میشد و در افتادن با آنها کار هر کسی نبود!
در سال ۱۹۴۰، موسس نینتندو یعنی فوساجیرو یامائوچی در طول جنگ جهانی دوم جان خود را از دست داد و نایب رییس این کمپانی یعنی سکیریو کاندا جانشین او شد. پس از بیست سال هدایت کمپانی نینتندو و گسترش کارتهای بازی این کمپانی، هیروشی یامائوچی به مردی جوان اما مستعد و توانا تبدیل شده بود و زمان آن رسید تا کاندا به دلیل مشکلات جسمی، سکان هدایت نینتندو را به هیروشی یامائوچی بسپارد. هنگامی که او به رهبری این کمپانی درآمد، نام کمپانی را Ninetndo Playing Card قرار داد و مقر اصلی این کمپانی نیز در سال ۱۹۵۲ تغییر کرد. در این سال نیز شخصی مهم که آینده نینتندو را دگرگون کرد به دنیا آمد: شیگرو میاموتو.
در سال ۱۹۵۹، هیروشی با والت دیزنی دیدار کرد و شخصیتهای بزرگ کارتونی این کمپانی را روی کارتهای خود قرار داد. با این کار فروش کارتهای این کمپانی با رشد بسیار زیادی رو به رو شد. جالب است بدانید که این همکاری به خاطر تقاضای بسیار بالای خانوادههای ژاپنی از نینتندو بوده است. روز به روز به محبوبیت کارتهای نینتندو افزوده شد و در سال ۱۹۶۲ هیروشی وسعت کمپانی نینتندو را افزایش داد. یک سال بعد نیز با موفقیتهای فراوان، نام کمپانی پسوند یا پیشوندی نداشت و Nintendo نام گرفت تا نام Nintendo Playing Card مانع گسترش کارها و سرگرمیهای این کمپانی نشود. پس از این تغییرات اتفاقات عجیب و غریبی افتاد و نینتندو کارهای جدیدی را آغاز کرد. تاسیس یک کمپانی تاکسیرانی، یک هتل، کمپانی تولید برنجهای آماده، تولید جاروبرقی و ساخت اسباب بازی از جمله کارهایی بود که نینتندو در زمینه کاری خود آغاز کرده بود. این وسعت ناگهانی جزو اولین اشتباهاتی بود که باعث افت کمپانی نینتندو شد و تاکسیرانی، جاروبرقی و دیگر کارهای آنها با شکست رو به رو شد. به همین علت، نینتندو با شرایط اقتصادی بدی رو به رو شد. اما مشکلاتی بدتر سر راه نینتندو قرار گرفت و بعد از المپیک توکیو سال ۱۹۶۴، فروش و محبوبیت کارتهای بازی به شدت افت کرد و نینتندو فقط و فقط یک راه داشت؛ رها کردن کارتهای بازی و ساخت اسباب بازی. در سال ۱۹۶۴ نینتندو مرکز تحقیق و توسعه خود به نام Games را تاسیس کرد و اولین اسباب بازی خود به نام Rabbit Coaster را عرضه کرد.
نینتندو محصولات مختلفی را در این زمینه عرضه کرد. اما یکی از محصولات خلاقانه آنها که نینتندو را از شکستی دوباره خارج کرد و نام نینتندو را بر سر زبانها آورد، The Ultra Hand نام داشت. این وسیله یک بازوی جالب بود که اجازه میداد اشیا را از فاصله دور تر در دست بگیریم. در آن سالها، این اسباب بازی بسیار خلاقانه بود و با هیجان خاصی که داشت به فروش ۱.۲ میلیون نسخهای دست یافت. جالب است بدانید که خالق این اسباب بازی به نام گانپی یوکوی بعد از عرضه این محصول به یکی از کارمندان افسانهای تاریخ نینتندو تبدیل شد. چرا که نینتندو به لطف این شخص توانست در بالاترین جایگاه صنعت اسباببازی سازی قرار بگیرد. نینتندو نیز برای جبران لطف او، جایگاهی به گانپی داد تا او بتواند کارمندانی خلاق را به استخدام درآورد.
با استخدام شخصی به نام ماسایوکی یوئمورا توسط گانپی، نینتندو رفته رفته به سمت بازیهای ویدیوی قدم میگذاشت. البته آنها به طور مستقیم وارد ساخت بازی نشدند. ماسایوکی به همراه گانبی تفنگی برقی به نام Beam Guns را برای دستگاههای آرکید اختراع کردند که آن را به نام NES Zapper میشناسیم. سپس آرام آرام بازیهای ویدیویی شکل گرفتند و جای اسباببازیها، دستگاههای آرکید به محبوبترین سرگرمی آن زمان تبدیل شد. نینتندو که اصلا دوست نداشت دوباره وارد منجلاب افت سرمایه شود، سعی کرد خود را به سرعت و به طور جدی وارد صنعت گیم شود. در سال ۱۹۷۲ نیز اولین کنسول خانگی تاریخ صنعت گیم به نام Magnavox Odyssey در آمربکا تولید شد. در سال ۱۹۷۵، نینتندو اولین بازی ویدیویی تاریخ خود را به نام EVR Race منتشر کرد. یک بازی آرکید که از شش بازیکن پشتیبانی میکرد و بازیکنان باید حدس میزدند کدام اسب برنده مسابقه خواهد شد! گانپی که به نوعی میتوان او را مهمترین شخص تاریخ نینتندو بنامیم، اتفاقات مختلفی را در این زمینه رقم زد. اما نینتندو تکه پازلی را پیدا کرده بود که با قرار داد آن به تکاملی جاودانه دست یافت؛ ظهور فرد افسانهای دنیای گیم، شیگرویی میاموتو.
تاسیس یک کمپانی تاکسیرانی، یک هتل، کمپانی تولید برنجهای آماده، تولید جاروبرقی و ساخت اسباب بازی از جمله کارهایی بود که نینتندو در زمینه کاری خود آغاز کرد و فقط در یک زمینه موفق بود؛ اسباب بازی!
نزدیکهای سال ۱۹۸۰ بود که گانپی در یک قطار سریعالسیر مشغول سفر بود که نگاهش به مردی متمرکز شد که مشغول بازی با یک ماشین حساب بود. از نظر او این مرد حوصلهاش کاملا سر رفته بود و اعداد و ال سی دی ماشین حساب تنها سرگرمی او محسوب میشدند. دقیقا همین لحظه بود که افکار ساخت اولین کنسول دستی تاریخ صنعت گیم شکل گرفت. نینتندو به سرعت وارد عمل شد و کنسول قابل حمل Game & Watch را تولید کرد که زمان خود چیزی بسیار بزرگ بود. اما این بزرگترین اتفاق سال ۱۹۸۰ برای نینتندو نبود! چرا که در این سال نینتندو برای اولین بار پا به کشور آمریکا گذاشت و کمپانی خود را در غرب گسترش داد. آنها کنسول دستی Game & Watch را به غرب بردند و موفقیت آن را نظاره کردند. اما چیزی که بیشتر روی آن تمرکز داشتند، خلق اثری بود که با خلق و خوی آمریکاییها جور در بیایید و باعث محبوبیت بسیار بیشتر نینتندو در این بخش از دنیا شود. به همین منظور آنها یک دستگاه آرکید با یک بازی فضای به نام Radar Scope تولید کردند. اما خیلی زود این بازی به شکست محکوم شد و رییس نینتندو آمریکا که داماد هیروشیمی یامائوچی بود، از پدر زن خود درخواست کمک کرد. آنها شدیدا به یک بازی نیاز داشتند تا موفقیت خود را در آمریکا تثبیت کنند.
در آن زمان که تمامی بازیسازان زیر دست یامائوچی مشغول به کار بودند و کسی وقت خالی نداشت. در نتیجه یامائوچی تنها مجبور بود به شخصی کم تجربه و جوان تکیه کند؛ او کسی نبود جز میاموتو! یامائوچی که تنها از میاموتو درخواست کرده بود یک بازی قدیمی پرطرفدار را بازسازی کند، با درخواستی بزرگ از سوی او واجه شد. میاموتو خواستار ساخت یک پروژه بزرگ و جدید توسط خودش بود. به این صورت بود که بازی فوقالعاده محبوب Donkey Kong شکل گرفت. گانپای سعی داشت تا در این پروژه به میاموتو کمک کند و تجربه خود را در اختیار او قرار دهد. اما میاموتو در بیشتر بخشها به تنهایی کار کرد و شخصیت انحصاری خود به نام Donkey Kong را خلق کرد. پس از تکمیل ساخت بازی به آمریکا فرستاده شده بود و کارمندان آمریکایی نینتندو بعید میدانستند که این بازی به محبوبیت برسد. درست همان زمان بود که صاحب ملک تاسیسات نینتندو از آنها تقاضای پول اجاره کرده بود و شرایط لحظه به لحظه بدتر میشد. آن مالک ماریو نام داشت!
به همین دلیل مدیران بخش آمریکای نینتندو چارهای نداشتند جز این که بازی را سریع و بدون بهانه عرضه کنند. برای شروع آنها این بازی را در دو مکان عمومی در واشنگتون منتشر کردند. در آخر هفته بود که مشخص شد این بازی غوقا کرده است! این بازی به قدری خوب بود که دستگاههای آرکید نینتندو که بازی Donkey Kong را اجرا میکردند خواهان زیادی پیدا کند و تیم پنج نفره نینتندو آمریکا باید سرعت دستگاههای بیشتری را آماده میکردند. به این صورت بود که در آن سال، بازی Donkey Kong به یکی از شگفتیها تبدیل شده بود. بازی به قدری موفق بود که حتی نینتندو ژاپن نیز قادر نبود به طور کامل از پس تقاضای بازیکنان آمریکایی بربیاید.
موفقیتهای بالای Donkey Kong باعث شد کمپانی یونیورسال، مالک نام تجاری King Kong به دلیل شباهتهای مختلف این بازی با فیلم، از نینتندو شکایت و حق قرامت کند که در نهایت نینتندو پیروز میدان بود. اما مسئله جالبتری که به خاطر تقاضای بالای Donkey Kong شکل گرفت، شروع خیال پردازیهای یامائوچی بود. او ماسایوکی یوئمورا را در جایگاهی قرار داد تا به فکر خلق کنسولی خانگی باشد که بتواند جایگاهی بالاتر از دیگر دستگاههای آرکید موجود در بازار قرار بگیرد و به وارد نسل کنسولهای خانگی شود. تا قبل از این که این ایده شکل بگیرد، نینتندو بازیهای موفق دیگری به نامهای Sky Skipper و Space Demon عرضه کرد و یامائوچی نیز ساخت ادامه بازی Donke Kong را به میاموتو واگذار کرد.
سال ۱۹۸۳ فرا رسید و زمان عرضه رویاپردازیهای یامائوچی در ساخت کنسولهای خانگی بود. تیمی که او مسئول ساخت کنسول خانگی قرار داد، کنسولی به نام Famicom را طراحی کرد. ساخت این کنسول هزینههای زیادی در بر داشت و نینتندو که ابتدا قصد داشت این کنسول را تنها با قیمت ۲۵ دلار به فروش برساند، با تصمیمات مختلف قیمت را به ۱۰۰ دلار افزایش داد. اما با وجود بازیهایی مانند Donkey Kong، این قیمت هنوز هم ارزان به نظر میرسید. البته مشکلات مختلف دیگری نیز بر سر راه این کنسول قرار داشت. بازیکنان در هنگام بازی شاهد فریز شدن کنسول بودند و نینتندو مجبور بود کنسولهایی که چنین مشکلی دارند با خرج خود تعویض کند. اما بزرگترین اتفاق دیگری که در سال ۱۹۸۳ رخ داد، خلق و عرضه اولین بازی Mario Bros بود. یک بازی آرکید که میاموتو قصد داشت با ساخت آن، جنبشی تازه را در بازیهای دو نفره ایجاد کند.
یکی از مشکلاتی که سر راه نینتندو قرار گرفت، عرضه Famicom در آمریکا بود و آنها مجبور بودند نام این کنسول را به دلایل مختلفی تغییر دهند. از همین جهت بود که در کنفرانس CES در ششهر لاس وگاس، نینتندو نام این کنسول را Nintendo Entertainment System قرار داد و ظاهر کنسول را با طراحی جدیدتری به نمایش گذاشت. یامائوچی نیز کارمندان نینتندو را به چهار دسته تقسیم کرد و هر کدام باید برای هر قشری بازیهای مختلف طراحی میکردند. در همین حین بود که میاموتو مشغول خلق اولین بازی سری ماریو برای کنسولهای خانگی بود. Super Mario Bros که ما آن را قارچ خور مینامیدیم! میاموتو در این بازی دنیای فانتزی خود که به قلمرو قارچی معروف بود طراحی کرد. این بازی کوتاه که شخصیت ماریو باید پرنسس پیچ را نجات میداد، به یکی از بزرگترین شگفتیهای تاریخ نینتندو در سرتاسر جهان تبدیل شد و میاموتو جوان بیشتر و بیشتر بر سر زبانها افتاد.
در همین حین بود که کنسول NES در آمریکا فروش نچندان جالبی را سپری میکرد، نینتندو تنها یک راه داشت، عرضه Super Mario Bros همراه با این کنسول در آمریکا. چیزی نگذشت که نینتندو توانست چیزی نزدیک به ۱۰۰ هزار کنسول NES را به فروش برساند! حال نینتندو رفته رفته به فکر گسترش بیشتر نام خود در سرتاسر جهان بود. در ژاپن نیز، کار میاموتو بسیار سختتر شده بود، چرا که او سه بازی ساخته بود و هر سه آنها به موفقیت عظیمی دست پیدا کرده بودند؛ و شاید به راحتی نیز بتوان گفت این میاموتو بود که نینتندو را از منجلاب بیرون کشید. حال او باید به فکر ساخت بازی دیگری باشد تا موفقیتهای Super Mario Bros را تکرار کند. چه چیز واقعا میتوانست جای ماریو را بگیرد؟ این جا بود که بازی The Legend of Zelda شکل گرفت.
این میاموتو بود که نینتندو را از منجلاب بیرون کشید و از نابودی همیشگی این کمپانی جلوگیری کرد
حال تیم دیگری در نینتندو با رهبری گانپی کارش حتی از میاموتو نیز سختتر بود، چرا که میاموتو چند بازی فوقالعاده را خلق کرد و آنها نیز باید چیزی همانند آنها طراحی میکردند. آنها به فکر خلق اثری افتادند که داستان آن در آینده اتفاق میافتاد و چیزهای جدیدی را به بازیکن ارایه میداد. در این اثر که بازیکنان باید کنترل شخصیتی به نام ساموس آرن را در دست میگرفتند موجهای مختلفی از دشمنان را سر به نیست میکردند. این بازی تماما سعی داشت تا به محبوبیت زلدا و ماریو برسد اما عرضه ناموفقی در ژاپن داشت؛ نام آن بازی Metroid بود. اما نینتندو که حال تجربه زیادی در مورد سلایق مردم شرق و مردم غرب به دست آورده بود، Metroid را در غرب عرضه کرد و شاهد موفقیت آن شد!
تا در سال ۱۹۸۷، میاموتو ادامهای از بازیهای بسیار موفق خود عرضه کرد و نکته جالب نیز این بود که بازی The Legend of Zelda اولین بازی تاریخ بود که بیش از یک میلیون نسخه به فروش رساند. در همین زمان بود که گانپی روی کنسول Gameboy مشغول به کار بود. ۲۱ آپریل سال ۱۹۸۹، کنسول به یاد ماندنی Game Boy رارد بازرا ژاپن شد و تلاش گانپای، مرد کاملا موفق کمپانی نینتندو نتیجه داد. هدف از ساخت گیمپلی، یک کنسول دستی بسیار بهتر و قویتر از کنسول Game & Watch بود. Game Boy توانست در طی سه سال ۲۵ میلیون دستگاه به فروش برساند که آمار بسیار خوبی بود. بازیهای بسیار خوبی نیز برای آن منتشر شد. اما جالبترین و معتادکنندهترین بازی Game Boy را میتوان Tetris دانست. اثری که رییس بخش آمریکا نینتندو در طی یک مراسمی با این بازی رو به رو شد و سریعا تلاش کرد تا این بازی را روی Game Boy بیاورد. از آن زمان تا سال ۱۹۹۱، نینتندو کنسول جدید دیگری نیز به نام Super Nintendo Entertainment System عرضه کرد و روز به روز لیست بازیهای نینتندو پربارتر از قبل میشد.
البته در طول این سالها و قبل از عرضه کنسول جدید خود، مشکلات زیادی سر راه نینتندو قرار گرفت. اما هیچکدام از این اتفاقات به اندازه SNES CD-Rom بد نام نبودند. در سال ۱۹۸۸، نینتندو با سونی بر سر استفاده از درایور نوری دیسکهای جدید به توافق رسیدند. در سال ۱۹۹۱، آنها این توافق را زیر پا گذاشتند و به شکل غیرمنتظرهای قرار دادی جدید با کمپانی فیلیپس امضا کردند. هرچند این قرار دادهای عجیب و غریب باز هم شکسته شد و در اواخر سال ۱۹۹۱، نینتندو در در مراسمی به نام CES با همکاری سونی کنسولی به نام Play Station را معرفی کردند، اما دوباره شرایط خوب پیش نرفت و نینتندو باز هم به سراغ فیلیپس رفت چرا که خواستههای سونی برای نینتندو قابل قبول نبود. نینتندو با وجود کنسول Play Station خیلی راحت سونی را رها کرد و سونی را در شرایط بسیار سختی قرار داد.
در اواخر ماه آگست سال ۱۹۹۳، نینتندو از پروژه جدیدی به نام Project Reality رونمایی کرد. آنها با این کنسول قصد داشتند جای کنسول موفق SENS را بگیرند. یک کنسول با گرافیک 64 bit، که در سال ۱۹۹۵ آماده عرضه میشد. در این بین و تا قبل از معرفی نهایی پروژه Reality، نینتندو قصد داشت موفقیتهای اولین کنسول NES را ادامه دهد و به همین منظور کنسول NES 2 را عرضه کرد. این کنسول با بازیهای Final Fantasy و Final Fantasy II باندل شد و توانست در سال 1993 به فروش یک میلیون نسخهای دست پیدا کند. در سال ۱۹۹۴ نیز نینتندو به طور رسمی اعلام کرد که تا آن زمان به رکورد فروش ۱ میلیارد کارتریج بازی دست یافته است و حداقل یک دهم کل این بازیها به تنهایی مربوط به سری ماریو بوده است.
نینتندو در نهایت از نسخه نهایی پروژه Reality رونمایی و نام آن را Ultra 64 معرفی کرد. در زمانی که رفته رفته سیدیها جای کارتریج را میگرفتند، نینتندو کنسول جدید خود را با عدم پشتیبانی از این فرمت عرضه کرد. همچنین در آن زمان استودیو ریر مجوز ساخت ادامهای از سری Donkey Kong را دریافت کرد. این بازی ساخته شده توسط ریر توانست یکی از بالاترین گرافیکهای موجود نسبت به دیگر بازیها را از آن خود کند و به موفقیتی دیگر برای نینتندو تبدیل شود. در همان زمان نیز نینتندو ژاپن مشغول کار روی بازی Super Metroid بود، اثری که در سال ۱۹۹۷، به بزرگترین بازی تاریخ تبدیل شد.
در اواسط سال ۱۹۹۴، هفت غول بازیهای ویدیویی، نینتندو، سگا، الکترونیک آرتز، آتاری، اکلیم، فیلیپس و 3DO از طریق مجلس سنا آمریکا خواستار سیستم رتبه بندی بازیهای ویدیویی شدند. در آن زمان به علت عرضه بازیهایی مانند Mortal Kombat وDOOM، که مرز جدیدی از خشونت را در بازیهای ویدیویی تعیین کرده بودند، باعث شد تا سیستم امتیاز بندی ESRB تشکیل شود. در نهایت سال ۱۹۹۵ بود که نینتندو از نسخه نهایی کنسول ۶۴ بیتی خود را به نام Nintendo 64 به طور کامل رونمایی کرد. آنها سعی داشتند تماما خلاقیت را در دستور کار خود قرار دهند. بازیهای بزرگی مانند Super Mario 64 ،Super Mario Kart ،Star Fox 64 و Zelda 64 برای این کنسول تدارک دیده شد.
نینتندو بازی Donkey Kong Country که توسط رِیر (Rare) ساخته شده بود و ظاهر بصری بسیار خوبی در زمان خود داشت را برای این کنسول عرضه کرد. همچنین نینتندو یک چهارم از بخش استودیو ریر را خریداری کرد و به این صورت استودیو ریر اولین سازنده غربی بود که توسط نینتندو خریداری شد؛ البته تنها یک چهارم آن. ریر بازیهای بزرگی مانند Killer Instinct و ادامه بازیهای Donkey Kong را طراحی و عرضه کردند. در همین حین نیز نینتندو از میاموتو درخواست کرد که یک بازی با گرافیکی شبیه به بازیهای نینتندو خلق کند. اما جالب است بدانید که میاموتو علاقهای به ریر و بازیهای آنها نداشت. در نتیجه او تصمیم گرفت اثری کاملا خلاف بازیهای ریر خلق کند و در نتیجه سری The Mother خلق شد و به محبوبیت فراوانی دست یافت. همچنین موفقیتهای این بازی نیز در آمریکا ادامه پیدا کرد.
رفته رفته کمپانی نینتندو کنسول جدید خود یعنی Nintendo 64 را هایپ کرد و تبلیغات زیادی از قدرت آن را به نمایش گذاشت. در آن زمان نیز گانپی که مهمترین کارمند تاریخ نینتندو به شمار میرفت، به دلیل مشکالات مختلف نینتندو را برای همیشه رها کرد و آخرین ساخته او دستگاه Virtual Boy نام داشت. به راحتی میتوان گفت او باعث موفقیت بیچون و چرای نینتندو بوده است و با خلاقیتهای بینظیر خود نینتندو را به چنین جایگاهی رسانده بود. میتوان یکی از دلایل مهم خروج او را محصول Virtual Boy دانست که گانپی با آن شکستی بزرگ خورد. در نتیجه در سال ۱۹۹۶ کنسول Nintendo 64 از سوی نینتندو بدون حضور گانپی عرضه شد.