آیفون زندگی یک کهنهسرباز معلول را متحول کرد
ایان رالستون یک مجروح جنگی آمریکایی است که پس از مجروح شدن در عراق از گردن به پایین فلج شد. اما او همچنان با امید به زندگی ادامه میدهد؛ مخصوصا با وجود یک آیفون که زندگیاش را از همیشه راحتتر کرده است.
«ایان رالستون» (Ian Ralston) وقتی در سال 2010 در عراق به عنوان یک پزشک خدمت میکرد، مجروح شد. پس از این سانحه، او از گردن به پایین فلج شد. اما ایان تسلیم این مشکل نشد و با نگرش مثبت به زندگی ادامه داد. همین نگرش باعث شده او در زندگی پیشرفت کند. او ازدواج کرده، دو دوقلوی تازه به دنیا آمده دارد و از ویلچر مخصوصی برای انجام کارهای روزانه و حتی کار با گوشی هوشمندش استفاده میکند.
“بله، واقعا آزاردهنده است، اگر من حق انتخاب داشتم، الان روی ویلچر نبودم. ولی این اتفاقی است که افتاده. بنابراین، من باید سعی کنم نهایت استفاده را از آن ببرم. اگر فقط غصه بخورم، زندگی و تحمل کردن این وضع را برای خودم سختتر میکنم. به خاطر همین، سریع با این موضوع کنار آمدم.”
رالستون هم مثل اکثر کسانی که تازه پدر شدهاند، تصاویری از کودکاناش را در فیسبوک پست میکند. او استاتوسهایی هم دربارهی زندگیاش در فیسبوک پست میکند. رالستون این کارها را با استفاده از یک آیفون 6 پلاس که هشت ماه پیش خرید، انجام میدهد. آیفون اولین گوشی هوشمند رالستون است.
اکثر ما با گزینههای خاص دسترسیپذیری برای افرادی که مشکلات بینایی دارند، آشنا هستیم. این امکانات، افراد نابینا یا کمبینا را قادر میسازد که بتوانند صفحه نمایش کامپیوتر را بخوانند. نرمافزارهای دیکتهگویی هم به کسانی که نمیتوانند دستها یا انگشتتانشان را حرکت دهند، کمک میکنند تا بتوانند ارتباط برقرار کنند. اما تکنولوژیهای دسترسیپذیری بسیار بیشتر از این پیشرفت کرده است. به عنوان مثال، رالستون میتواند آیفون 6 پلاس را با استفاده از دهاناش به کار بگیرد. در ویلچر او یک سیستم Sip-and-puff نصب شده است. با استفاده از این سیستم او میتواند با دمیدن در یک لوله صندلیاش را حرکت دهد. همچنین میتواند آیفوناش را کنترل کند.
آیفون با یک دستگاه کوچکی به نام Tecla Shield به صندلی رالستون متصل میشود. این دستگاه در اصل یک آداپتور بلوتوثی است که آیفون را به سیستم sip-and-puff متصل میکند (آیفون به صندلی نصب شده). رالستون با استفاده از یک ویژگی به نام «سوییچ کنترل» میتواند به قسمتهای مختلف صفحه نمایش گوشیاش دسترسی داشته باشد و آن را کنترل کند.
دسترسی به گوشی به او آزادی و حس استقلال میدهد؛ حسی که قبلا تجربه نمیکرد. او میگوید: “من به یک دستگاه تنفس مصنوعی متکی هستم، چون خودم نمیتوانم نفس بکشم.” رالستون نمیتوانست در خانه تنها بماند، زیرا در صورت بروز یک مشکل مثل تمام شدن باتری یا از جا در آمدن لوله نمیتوانست کاری انجام دهد. اما حالا تا حدودی مستقل است و اگر لازم باشد میتواند با همسرش تماس بگیرد. او میگوید: “قبلا هیچوقت نمیتوانستم این کار را بکنم.” رالستون این توانایی را فقط در انجام کارهای ضروری به دست نیاورده. مثل اکثر مردان، او هم با استفاده از اپلیکیشنی درآیفوناش میتواند ورزش مورد علاقهاش، فوتبال را دنبال کند.
او میگوید: “من هم مثل هر کس دیگری میتوانم پیامک بفرستم و فیسبوک را چک کنم.” او از «سیری» هم برای جست و جوی موضوعات مختلف مثل وضعیت آب و هوا و نتیجهی مسابقه استفاده میکند. آیفون اولین تجربهی رالستون با تکنولوژیهای تطبیقی نیست. او چند سال، از نرمافزار Dragon’s Naturally Speaking هم برای دیکته کردن ایمیلها یا پستها در لپتاپاش استفاده کرده است.
یک بار که به مدت چند هفته، در اتصال بین آیفون و صندلی رالستون اختلالی پیش آمده بود، او حسابی آزرده شده بود. رالستون در مدت کوتاهی برای گذران زندگیاش به گوشی وابستگی پیدا کرده بود. البته او از این اعتیادش کمی خجالتزده شد؛ غافل از اینکه اکثر ما این روزها، به گوشیهایمان وابسته هستیم.
رالستون معتقد است که تعداد بیشتری از افراد، باید از وجود این امکانات مطلع شوند. او میگوید: “این دستگاه فقط برای سربازهای جنگدیده یا بیمارانی که از آسیبهای ستون فقرات رنج میبرند، نیست. کسانی هم که به بیماری ALS مبتلا هستند، میتوانند با آن زندگیشان را تغییر دهند.”
منبع: Mashable